دقیقه های خیالی

نقد کتاب های چاپی و اینترنتی

۹۹ مطلب با موضوع «رمان چاپی» ثبت شده است

آقای سلیمان می شود من بخوابم




نقد رمان آقای سلیمان می شود من بخوابم : داستانی از تحول دو جوان و نقدی به وضعیت جامعه

رمان اقای سلیمان می شود من بخوابم

نقد رمان آقای سلیمان می شود من بخوابم : داستانی از تحول دو جوان و نقدی به وضعیت جامعه

نقد رمان آقای سلیمان می شود من بخوابم ، نویسنده سید محمد رضا واحدی
#آقای_سلیمان_می_شود_من_بخوابم


کمترین نقش این رمان برای«آقای سلیمان»است.
نقش های اصلی داستان عبارتند از دختری به نام نغمه که خودش، روحش، حرف هایش، زندگی و تحولات چپکی و راستکی اش محور این رمان هستند و پسری به نام روبیک که ارمنی مذهب است.



روبیکِ عاشق:
می نوازد، می نویسد، شعر می گوید و البته سالی یک بار هم زیر دیگ شله زرد اربعین را روشن می کند.
روبیک آداب دان است.
 یک سال و نیم هجرت می کند تا بفهمد فرق دین مسیح و دین محمد(صل الله علیه و آله وسلم) در چیست.
جلو می رود و زندگی اش را جلو می کشششششششد تا مسلمان شدن؛ و در این زمان یک سال ونیم نغمه، عقب می کشد تا معترض شدن و قید مسلمان بودن را زدن...
کلاً کتاب خوبی است.
برای 16 سال به بالا مقبول می افتد.
استقبال دانش آموزان و دانشجویان هم خوب بوده که به چاپ هفتم رسیده.
به هر حال کتاب فرعیات خوبی هم داشت.
نقد کوتاهی به فضای دانشگاهی و حوزوی داشته است.
نگاهی به:
روحیات جوان ها، عناصر خراب کننده ی نفوذی در دانشگاه ها(مثل سامان و اساتید)، عدم پرداخت درست به فرهنگ غنی اسلامی، کم کاری مسئولین تبلیغی مذهبی و ...
فقط یک تاسف ته دل می ماند:
ای کاش همان قدر که روبیک ارمنی گشت و گشت تا «حق» و «راست و درست»را پیدا کرد و «مسعود»نام گرفت، جوان های خودمان شبهات را برای اندک مدتی در دفترچه ای پنهان می کردند و می گشتند و می گشتند تا رسیدن به جواب صحیح.
حداقل برای فهم و عقل و زندگی خودشان که قرار است مدت معلومی (تا مرگ) با آن باشند به درستی بگذرانند.
🎆در پایان🌈
این کتاب ارزش دو،سه بارخواندن را دارد...



  • ۲ پسندیدم
  • ۵ نظر
    • من و دوستام
    • جمعه ۱۹ آبان ۹۶

    کمی دیرتر


    نقد رمان کمی دیرتر : یک آسیب شناسی دینی، یک مهم فراموش شده

    نقد رمان کمی دیرتر

    نقد رمان کمی دیرتر : یک آسیب شناسی دینی، یک مهم فراموش شده

    نقد کتاب کمی دیرتر 

    اثری زیبا از سیدمهدی شجاعی 

    شجاعی نویسنده مشهوری است که همه اغلب با کشتی پهلو گرفته و یا کتاب آفتاب در حجاب به جرگه ی خوانندگان مشتاق او می پیوندند.
    کتاب هایی از تاریخ اهل بیت که همراهی با نثر ادبی و هنری باعث می‌شود که لذت تاریخ خوانی در مذاق انسان بنشیند. 
    حتی در داستان کوتاه هم می‌توانید او را صاحب سبک بدانید.
     
    اما رمان های سید، کمی جنجال برانگیز است.
    آن زیبایی قلم و تسلط را در رمان هایش نمی‌توان انتظار داشت.
     
    محتوا محور بودن مشخصه بارز رمان های  اوست.


    1. کمی دیرتر یک آسیب شناسی دینی است.
    2. یکی از دغدغه های اصلی مذهبی ما، یک جریان سنگین که با بی‌توجهی تبدیل به یک اتفاق ساده و دور شده است و ایشان در غالب رمان تلاش می‌کند تا آن را به عنوان یک مهم فراموش شده آسیب شناسی کند.
    3.  شخصیت جوانی که حقیقت جو است و دلش تغییر دنیا را می‌خواهد مواجه می شود با عام و خاصی که ادعا می‌کنند اما حرکت نمی کنند.
    جوان داستان یک یک افراد را به یاری می طلبد و با توجه به جواب هایشان نشان می دهد که بین حرف تا عمل هایشان چقدر فاصله است و این یک روند نامطلوب در زندگی ما از 1183 سال پیش است؛ روندی که ما را به ظهور امام زمان نمی رساند و نتیجه ای جز غربت برای ایشان نمی آورد.
    خواندن کتاب برای بعضی امیدوار کننده و برای عده‌ای سخت است اما خواندنش خالی از لطف نیست...


  • ۰ پسندیدم
  • ۱ نظر
    • من و دوستام
    • چهارشنبه ۱۷ آبان ۹۶

    دشت های سوزان


    نقد کتاب دشت های سوزان : توصیف زیبای خباثت وکیاست انگلیسی ها

    نقد رمان دشتهای سوزان

    نقد کتاب دشت های سوزان : توصیف زیبای خباثت وکیاست انگلیسی ها

    نقد کتاب دشت های سوزان نوشته ی صادق کرمیار

    دشت‌های سوزان


    قلم کتاب واقعا سخت و پیچیده بود.
    این درست!
    ولی به حدی
    1️⃣ خباثت و البته کیاست انگلیسی ها
    2️⃣ بی کفایتی حاکمان منطقه
    3️⃣ نژادپرستی و قبیله پرستی
    4️⃣ جهل عوام الناس

    واز همه مهم تر سکوت علما و فتواهای ناپخته شان در اوایل دخالت ها ی انگلیسی ها در اداره ی حکومت ایران زیبا توصیف کرده بود که بنده متحیر شدم.

    به نظرم اگر بخواین این کتاب رو به جوان ها معرفی کنید
    می توانید بگویید:
    سخت است شنیدن این واقعه که اجدادمان بر روی زمین های نفت خیز می‌خوابیدند ولی بخاطر یک لقمه نون بخور و نمیر می‌رفتند زیر بیرق اجنبی و یا حاکمان فاسق مثل شیخ خزعل برای ماندن بر مسند ریاست و زمام داری امور حاضر بودن مملکت رو دو قطبی کنن  باز هم به نفع اجنبی.
    تاریخ سراسر عبرت است👍
    امیرالمؤمنین می‌فرماید: من به اندازه ای به تاریخ مسلط هستم که انگار در آن زمان ها زندگی کرده ام.

    نظر من به عنوان نقاد این کتاب،الان که این قدر دارند بر طبل دوستی با دشمن می کوبند، خواندن ده باره ی این کتاب توسط دولتمردان خالی از لطف نیست؛ تا بدانند و بدانیم، انگلیس خبیث چه رویه ای دارد
    و هنوز هیییییییچ چیز عوض نشده است.

    یه روز نفتمون رو بردن، صدای شاه ها درنیومد
    فرداش اجدادمون رو کشتن، شاه ها خفه خون گرفتن،
    ☹️بعدش امنیت مردم رو با دست بی کفایت خودشون ازبین بردن، راست راست آدم می‌کشتن...
    حالا بعداز این همه سال، بعد از این همه خون دل خوردن و شهید دادن و ... وقتی تو اوج قدرت نظامی و منطقه ای هستیم
    تمام سرمایه های مردم و مملکت و نظام  رو دوباره به حراج گذاشتن و ماهواره ی عزیزمون رو روانه ی موزه ی عبرت کردن
    این کتاب عین حال و روز الان ایران
    سکوت علما دربرابر قراردادهای ننگین
    اجنبی پرستی
    اختلافات راستی و چپی

    قشنگ زیر سلطه و برنامه هاشونیم،خودمون حالیمون نیس
    والا

  • ۰ پسندیدم
  • ۱ نظر
    • من و دوستام
    • سه شنبه ۱۶ آبان ۹۶

    نقد رمان رنج مقدس

    نقد رمان رنج مقدس : رنج مقدس داستان یک زندگی است که بر ریلی، آرام آرام تو را از سر زمین ‌ها عبور می‌دهد.

    نقد رمان رنج مقدس

    نقد رمان رنج مقدس : رنج مقدس داستان یک زندگی است که بر ریلی، آرام آرام تو را از سر زمین ‌ها عبور می‌دهد.


    نقد رمان رنج مقدس نوشته ی نرجس شکوریان فرد


    رنج مقدس یک رمان نیست یک زندگی است که بر ریلی آرام آرام تو را از سر زمین ‌ها عبور می‌دهد.

    در این مسیر همراهانت را به خوبی به تصویر می‌کشد و تو را در وادی زندگی از تنهایی بیرون می‌آورد.

    لیلا #شخصیت_اول این رمان نماد دختر باوقار و با محبت ایرانی، که سال هاست جایش در رمان و داستان بلند و فیلم‌های ما خالی بوده. و اگر جامع‌تر بخواهیم بگوییم جای چنین خانواده‌ای در بین رمان های ما خالی بوده است. این سال ها هر چه از زنان ما در محیط خانواده ترسیم می‌شده نمادی از زن نادان، فریبنده بوده،بی‌هویت اما آنچه که در این کتاب لذت‌بخش است نشستن شخصیت‌ها در قالب‌ها و شاخص‌های درست و دل‌نشین است.

    شاید باید گفت نویسنده قید تمام بایدهای تمدن و فرهنگ وارداتی  و تعصب و تقیدهای بی پایه‌ی متحجرانه داخلی را زده و (زن و مرد ) را در جایگاه خود نشانده و خانواده‌ای به تصویر کشیده که بی‌نظیر است، اما قطعا دور از دسترس و تنها یک آرزو نیست.

    نه گرفتار تقدس زایی شده است و نه گرفتار غرب زدگی‌. هر کدام از شخصیت‌های داستان ممکن‌الخطا هستند و می‌توانند در مسیری که خودشان می‌خواهند بروند و در مسیر زندگیشان نه بن بستی است و نه آزادی بی عکس‌العمل.
     لیلا دختری که نه با جسمش دلربایی می‌کند و نه عقل کل است، بلکه یک جوان است با معضلات خودش.
    شیرین و صحرا هم نماینده‌ی گروهی دیگر با افکار و منشی دیگر...
    خلاصه که داستان زندگی لیلا هم شیرین است و هم پر رنج اما رنجی مقدس.

    #رنج_مقدس
    #نرجس_شکوریان_فرد
    #عهد_مانا

  • ۰ پسندیدم
  • ۷ نظر
    • من و دوستام
    • دوشنبه ۱۵ آبان ۹۶

    نقد رمان آوای وحش

    بسم الله الرحمن الرحیم و به نستعین



    نقد رمان آوای وحش : رمانی بی محتوا با قلم و توصیف خوب که ارزش خواندن ندارد.

    نقد رمان آوای وحش

    نقد رمان آوای وحش : رمانی بی محتوا با قلم و توصیف خوب که ارزش خواندن ندارد.

    نقد رمان آوای وحش نوشته ی جک لندن

    باید جک لندن را زنده کرد تا دوباره قلم بزند؛ با همین وقتی که در حال و احوال یک سگ داشته است. سگی که خانگی بوده و رام، به خاطر باخت در قمار واگذار می­ شود به عده ­ای که وحشیانه با او برخورد می­ کنند و سگ کم­ کم هم دزد می­ شود، هم وحشی و سر آخر هم با گرگ ­های وحشی همراه می­ شود و می­ رود.

    نویسنده چنان عمیق در حالات این سگ دقیق شده است که فکر می­ کنی خودش دو، سه دوره سگانه زندگی کرده است یا اصلا از اول سگ بوده و حالا آدم شده است. و نوشت ه­ایی بیرون داده که فقط فایده ­اش یک هیجان کوتاه آن هم برای نوجوان و کودک است.

    البته با توجه به خُلق و خوی صهیونیست­ ها و آدم­کشی و زندان­ های آمریکایی­ ها بد نیست از خدا بخواهیم که به جک لندن فرصت بدهد بیاید شخصیت سگ داستانش را تبدیل به یک خون­خوار و جنایت­کار جنگی امروزی کند.

    بهر حال قلم و توصیف خوب نویسنده باعث شده است کتابی با این بی­ محتوایی جهانی شود. هر چند که غربی­ ها و امریکایی­ ها ان­قدر اعتماد به نفس دارند که با کمک رسانه همه ­ی دار و ندار خودشان را جهانی می­ کنند و همه­ ی دارایی­ های دیگران را ناچیز نشان می­ دهد.

    کتاب ارزش یک بار خواندن هم ندارد، مگر اینکه بگوئید هر کس می­خواهد سرانجام پذیرش فرهنگ و ادبیات امریکایی را بداند این کتاب را بخواند.

  • ۰ پسندیدم
  • ۴ نظر
    • من و دوستام
    • دوشنبه ۸ آبان ۹۶

    نقد رمان وینسنس و گرگ خندان

    بسم الله الرحمن الرحیم و به نستعین

    وینسنس و گرگ خندان

    نویسنده: بیژن کیا

    این رمان، واقعیتی که چند سال رسانه ­های جهان مخفی کرده ­اند را لو می­ دهد ... جیمز برای آن­ که برای مردم دنیا این معما را حل کند، جان خودش، ماریا، و ... را به خطر می­ اندازد ... معمایی پر کشش و کُشنده...



    نقد رمان وینسن و گرگ خندان : رمان واقعیتی که چند سال رسانه ­های جهان مخفی کرده ­اند را لو می­ دهد!!!

    نقد رمان وینسن و گرگ خندان

    نقد رمان وینسن و گرگ خندان : رمان واقعیتی که چند سال رسانه ­های جهان مخفی کرده ­اند را لو می­ دهد!!!


    آدم کشتن، یکی از کارهای راحتی است که مخصوص یانکی­ ها است. پوشاندن تاریخ هم کار دیگرشان است. کشتی کاشفی که از اروپا راه افتاد و به قول خودشان به قاره­ ی آمریکا رسید و در کتاب­ های تاریخی ما هم به طرز مسخره ­ای آمده است که چه کسی قاره ­ی آمریکا را کشف کرد و ما هم جواب می ­دهیم: کریستف کلمپ در حالی که درست این است که بپرسند که افرادی که پا به قاره ی آمریکا گذاشتند چه کسانی بودند؟ و ما هم جواب بدهیم یک سری قاتل و جانی اروپایی که ساکنان قاره­ ی آمریکا را کشتند، زنانشان را عقیم کردند و سرزمینشان را تصرف کردند و خلق و خوی وحشی آمریکایی را پایه­ گذاری کردند.

    داستان این کتاب، راجع به زن و شوهری است که حق دوستند. پسری که دنبال این است بداند چه شد که ناو آمریکایی، هواپیمایی مسافربری ایرانی را هدف قرار داد و 280 زن و مرد و کودک را کشت. او طی تحقیقاتش به حقیقتی می­ رسد که آمریکایی ­ها با دروغ پوشانده بودنش بعد از تذکرهایی که می ­گیرد و گوش نمی­ دهد می­کشنش. بعد همسرش را که پیگیر می­ شود می­کشند. بعد خبرنگاری که پیگیر شده بود را می­ کشند، بعد پدرش که یکی از بازمانده ­های سرخ­پوست­ ها بوده و پیگیری می­ کند را هم، هم...

    منتهی پدرش زرنگی می­ کند نتیجه تمام تحقیقات را در یک وبلاگ می­ گذارد. برای چند نفر از جمله یک ایرانی به صورت رمانی به نام آدم­خوار می­ فرستد.

    نویسنده تلاش کرده بود تا بتواند سبک و سیاق زندگی و کلام امریکایی را رعایت کند و به صورت ماجرایی معماگونه کار را جلو ببرد. یعنی هم معمای هواپیمایی ایرباس را حل کرده است، هم فکر و روش استکباری و جلادی آمریکایی­ ها را گفته است، هم به جریان سرخ­پوست­ ها پرداخته است.

    بهر حال کتاب جذابی است و اگر چه کمی طولانی، اما خواننده دوست دارد پایانش را بداند...

    یکی از ویژگی­ های بارز شخصیت­ های اول رمان: حق­ طلب بودن و نترسیدن از ظالم است که نتیجه ­ی کارشان رساندن حقیقتی که پوشانده شده بود به جهان است. یکی از ویژگی­ های کلی داستان، نشان دادن خلق و خوی استکباری آمریکایی­ هاست و فضای کنترل شدید رسانه و فضای مجازی در آن­جاست. در بوق و کرنا کردن آزادی، فقط همان آواز دهل است که به قول معروف از دور شنیدن خوش است. اما در بطن آن چیزی جز ترس و کنترل شدید و پوشاندن حقیقت نیست.


    نسل امروز ما باید این کتاب را بخواند.


  • ۰ پسندیدم
  • ۰ نظر
    • من و دوستام
    • دوشنبه ۸ آبان ۹۶

    نقد رمان ادواردو

    نقد رمان ادواردو: رمانی که جواب خیلی از سوال های نوجوان ها را می دهد.

    نقد رمان ادواردو: رمانی که جواب خیلی از سوال های نوجوان ها را می دهد.


    ادواردو را دوست دارم. رمانش را نمی گویم، شخصیت وجودی پسری جوان به نام ادواردو را می گویم. پسر امپراطورِ پولدار ایتالیا سرپرست تیم یونتوس، شاهزاده اروپایی نه به خاطر چهره ی زیبای اروپایی اش، یا قد و قواره زیبا یا ثروتمندی اش که باعث شده بود نخست وزیر ایتالیا برای دیدار با آنها وقت بگیرد؛ بلکه به خاطر آزاد بودنش، رهایی اش از هرچه مثل طوق دور گردن انسان می افتد و اسیرش می کند.

    به خاطر اینکه خودش بود و خودش ماند، تا اینکه کشتنش(بخوانید شهیدش کردند)

     قبلا کتاب هدیه مسیح را درباره ی ادواردو خوانده بودم؛کوتاه و ناقص، دلم می خواست روزی برسد که رمانی مفصل راجع به او ببینم و بالاخره آن روز فرا رسید....

    رمانی که جواب خیلی از سوال های مرا داد و ادواردو را مانند یک قدیس در ذهن من بالا برد. رمانی که تمام اتفاقاتش در ایتالیا افتاده و با مهارت نویسنده از چند لایه و زاویه نگاشته شده که بر جذابیتش افزوده وکشش بالایی برای خواندن در خواننده ایجاد می کند. هر چند نمیدانم چرا نویسنده رمان را رنگ و بوی سیاسی می دهد. چه چیزی را می خواسته در کنار حقیقت جویی ادواردو بگوید حقیقت زیبای این رمان جوانی به نام ادواردو است که از سه هوی و هوس میگذرد.

    1) از فضای باز و مست کننده دین مسیح و یهود می گذرد...

    2) از پول و رفاه می گذرد...

    3) از تهمت و تنهایی و .....می گذرد

    و دست آخر به شهادت می رسد. و قطعا حقیقت این است کسی که از اسلام می گذرد، تا فرزند و وجهه و سرمایه خودش را نگه دارد ملاک حال امروز افراد است. تا خدا که را هدایت کند.

    و چقدر تفاوت است بین ادواردو و شخصیت سیاسی که در این کتاب چندباری از او یاد می شود. 



  • ۲ پسندیدم
  • ۰ نظر
    • من و دوستام
    • جمعه ۵ آبان ۹۶

    نقد رمان عقاید یک دلقک

    نقد رمان عقاید یک دلقک : دلقکی که پر است از تنش، سردرگمی، بدبختی، تلخی و نفهمی ها !!!

    نقد رمان عقاید یک دلقک

    نقد رمان عقاید یک دلقک : دلقکی که پر است از تنش، سردرگمی، بدبختی، تلخی و نفهمی ها !!!

    نقد رمان عقاید یک دلقک نوشته ی هاینریش بل

     

    مالیخولیا را شنیده بودم،

    اما کتابی که مالیخولیایی باشد نخوانده بودم

    دلقکی که خالی است از هر هدف و برنامه.

    تنها یک دلقک که پر است از تنش، سردرگمی، بدبختی، تلخی و نفهمی ها

    کتاب عقاید یک دلقک برای خواننده، همان قدر سردرگمی و پوچی می آورد که در زندگی دلقک بیچاره جریان داشته است...

    جوانی از خانواده ای پولدار امّا خسیس، بی احساس،

    بی هدف،

    بی برنامه

    و همیشه معترض به والدینش بر سر هر عقیده و ماجرایی که برایشان پیش می آید.

    با دختری که عاشقش می شود زندگی جداگانه ای را آغاز می‌کند

    زندگی به سبک و فرهنگ غربی، یعنی جدا از خانواده (تا جایی که 5 سال به والدینش سر نمی زند) البته زندگی و همبستری بدون ازدواج رسمی و ثبتی، فقط بر مبنای لذت شخصی.

    او می شود دلقکی که مالیخولیا دارد.

    دختر پس از 6 سال و بعد از 2سقط او را رها می کند و با دوست پسر قبلی اش ازدواج می کند.

    حالا دلقک قصه ما تنهاتر از قبل شده...

     ))) و این تمام ماجرای یک داستان آلمانی است.(((

    برای من عجیب است این استقبال پرشور و هیجانی جوانان ایرانی از خواندن و تعریف و به به و چه چه کردن از این کتاب!!!

    درحالی که در سر تا سر کتاب سبک زندگی غربی توسط خودشان، رد و مورد نقد واقع می شود.

    واقعا چقدر زندگی ها در اروپا سرد و تلخ پیش می رود.

    مردمش چقدر بیچاره اند

     و جوانان ما با چه سرعتی به سمت این بیچارگی میتازند!!!

    و زندگی پر از لذت و آرامش ایرانی اسلامی را رها می کنند

    کاش و تنها کاش کسانی بودند تا از بین ادبیات خود چشم آبی ها، چشمان جوانان ایرانی را به روی حقایق باز میکردند...

     

     

     

     

  • ۱ پسندیدم
  • ۱ نظر
    • من و دوستام
    • جمعه ۵ آبان ۹۶

    نقد رمان دختری در قطار

     

    نقد رمان دختری در قطار : زنان نه احساس امنیت دارند و نه می توانند دل به گرمای واقعی محبت خانواده دهند.

    نقد رمان دختری در قطار

    نقد رمان دختری در قطار : زنان نه احساس امنیت دارند و نه می توانند دل به گرمای واقعی محبت خانواده دهند.

    نقد رمان دختری در قطار نوشته ی پائولا هاوکینز
    ازدواج یعنی همین: امنیت، گرما، راحتی… .
    این جمله ی شخصیت اول داستان است که آخر رمان می گوید: زنی که بار روایت زندگی تمام زنان اروپایی و آمریکایی را بر دوش کشیده است.

    شاید شهرت این کتاب به خاطر واقعی بودن ان و جریان زندگی عادی زنان در غرب است. زنانی که به این کتاب عکس‌العمل مثبت نشان میدهند انگار که دارند داستان زندگی خودشان را میخوانند و یا اینکه دارد نقاط جدیدی میخوانند و پنجره‌ای نو برایشان از فضای زندگی در غرب باز میشود!

    در کل رمان، زنان نه احساس امنیت دارند و نه می توانند دل به گرمای واقعی محبت خانواده دهند تا طعم راحتی را بچشند.

    ترس و دلهره، بی پناهی و تنهایی، تنها و تنها کادوی زندگی به سبک غرب است که باعث می شود آن ها به دروغ و شراب و خیانت و….. پناه ببرند تا شاید برای لحظاتی آرام بگیرند!

    کتاب؛ داستان زندگی سه زن است.

    -ریچل؛ که بخاطر بچه دارنشدن به شراب پناه می برد و همسرش تام که یک دروغگوی متهجر است با زنان دیگر روزگارِ شهوانی خودش را می گذراند.

    -آنا؛ که همان معشوقه و هم خوابه تام است، در آخر بجای ریچل، زن تام می شود.

    -مگان؛ زنی که از شوهرش اسکات خسته است.
    پرستاری بچه ی تام و آنا را قبول می کند و در آخر به دست تام کشته می شود.
    در پایان داستان تام نیز بخاطر خیانت های مکررش به دست آنا و ریچل به چنگال مرگ می افتد و نفله می شود.

    فراتر از قلم نویسنده، 
    داستان در فضایی دلگیر،
    سیاه،
    مستی و تنهایی،
    بوی خیانت و کثافت جلو می رود.

    دختری در قطار، داستان تمام زنان مورد خشم فرهنگ مدرن است.
    فرهنگی که در آخر زن را چون سگی می بینند که دم تکان می دهد.
    زنی که دلش می خواهد زن باشد و مادر، اما واقعا نمی داند چرا به او فقط به چشم یک جنس نگاه می شود که فقط و فقط جسمش ارزش دارد نه چیز دیگر.

    تنهایی جوانان آمریکایی و اروپایی از همان اوایل جوانی شروع می شود.
    از همان سن ۱۶ _ ۱۷ سالگی که از خانواده ها جدا می شوند و بهتر است بگوییم طرد یا رانده می شوند.

    در تمام داستان حرفی از خانواده نیست و همه درخانه های مجردی زندگی می گذرانند.
    دنبال کار می گردند تا بتوانند از مرگ نجات پیدا کنند، می خورند تا بتوانند کار کنند.

    کار می کنند و می خورند تا بتوانند با شراب مست شوند و کنار زنی، غریزه ی شهوانی شان را ارضا کنند.
    پس شراب و زن از تفریحات معقولشان است.

    کاش آخر کتاب نقدی درست برای خوانندگان نوشته می شد.
    آنان که شیفته ی زندگی به سبک غربند. درحالی که خودشان به کرات در کتاب ها و به خصوص این رمان می گویند: این زندگی بوی تعفن می دهد.

    بریده ای از کتاب:

    تو مثل یکی از اون سگایی. سگای ناخواسته ای که همه ی عمر باهاشون بدرفتاری شده.
    آدم میتونه مدام بهشون لگد بزنه و لگد بزنه.
    اما اونا بازم برمیگردن، گریه و زاری می کنن و دم تکون میدن.
    شروع کن! امیدوارم کارت اینبار متفاوت باشه.
    « تو یه سگی ».
    وضعیت تو عین (…) بود….
    بوی بد شراب…..

  • ۰ پسندیدم
  • ۱ نظر
    • من و دوستام
    • جمعه ۵ آبان ۹۶

    نقد رمان آب نبات هل دار


    نقد رمان آب نبات هل دار : ترسیمی از فرهنگ پایین مردم

    نقد کتاب آب نبات هل دار

    نقد رمان آب نبات هل دار : ترسیمی از فرهنگ پایین مردم


    نقد رمان آب نبات هل دار نوشته ی مهرداد صدقی


    رمان طنز گونه که خنده را به لب ها می نشاند و علامت سوال زیادی را در ذهن ایجاد می کند.

    شاید باید مثل اسمش آبنبات می بود یعنی شیرین و خوشمزه و مناسب برای سوغات.

    اما هر چه که بیشتر جلو می روی تلخی یک چیز آزارت می دهد و آن هم ترسیمی از فرهنگ پایین مردم در خلال داستان...

    رمان بیان زندگی مردم از زبان نوجوانی 10،11 ساله که از دیدگاه خودش همه را صادقانه و درست تعریف می کند:

    پدر، مادر ، خواهر، برادر، مادر بزرگ، فامیل ها، همسایه ها، دوستان، معلم و مدیر،مغازه دار و ....

    کتاب آبنبات هل دار داستان نوجوانی است که تنبل و دروغگو و بد دهن است. پدر و مادر بزرگش انسان های عوام پول دوستی هستند و مادربزرگ علاوه برخصلت پول دوستی بدبین است و البته کمی هم بد جنس و ...

    هر چه شخصیت از کوچک و بزرگ و پیر و جوان هست غالبا از لحاظ فرهنگی ضعیف است الا برادرش محمد که او هم به قول داستان سرش پایین است و الا او هم بله...

    خلاصه این که به زبان طنز به وضعیت اجتماعی، فرهنگی، سیاسی و اقتصادی مردم منطقه ای از ایران می پردازد و منصف هم باشیم طنز را شیرین جلو می برد.

    نویسنده در 50،40 صفحه ی آخر تلاش می کند که همه چیز را به صلاح برساند و به خواننده بگوید که با تلاش فراوان نوجوان داستان شاگرد دوم شد و مودب و مهربان و خلاصه همه چیز به خوبی و خوشی تمام شد.

    تنها دلیلی که باعث شده است این کتاب را انتشاراتی مثل سوره مهر چاپ کند و خندوانه آن را معرفی کند قالب طنز آن است و الا 50 صفحه ی آخر هم ذهن را از بی شعوری عامه ی مردم پاک نمی کند

    به هر حال برای یکبار خواندن هم توصیه نمی شود.



  • ۰ پسندیدم
  • ۲ نظر
    • من و دوستام
    • جمعه ۵ آبان ۹۶