نقد رمان اینترنتی گناهکار : فضایی احساساتی و کاملا غیر منطقی برای علت زندگی یک دختر در خانه ­های مردان غریبه و پر از صحنه­ های تحقیر و توهین

نقد رمان اینترنتی گناهکار : فضایی احساساتی و کاملا غیر منطقی برای علت زندگی یک دختر در خانه ­های مردان غریبه و پر از صحنه­ های تحقیر و توهین

!!!!!!!!!!

نقد رمان اینترنتی گناهکار ، نویسنده فرشته۲۷

وقتی از خط قرمزی عبور می­ کنی، چراغ قرمزی را ندیده می­ گیری، حصار و دیواری را بی­ خیال می ­شوی و پا در حریم تعریفی دیگران می­ گذاری، گناه کرده ­ای.

حالا فرقی نمی­ کند،
گناه، گناه است،
دلی را بشکنی،
حقی را بخوری،
غیبتی بکنی،
تهمتی بزنی،
دروغی بگویی،
تماما حرف خدا را گوش نداده­ ای و خدا قهرش می­ گیرد که تو حریم نگه نداشته ­ای.

باز هم فرقی نمی­ کند،
نماز نخوانی،
برای خدا شریک قائل شوی،
به پدر و مادرت بی ­احترامی کنی،
حجاب را مسخره کنی،
همه ­اش فراتر رفتن از خط قرمز قوانین است و خدای مهربان را ندید گرفتن.

این تعریف درست گناه است و رمان گناه­کار نوشته ­ای معمولی است که چون از ابزارهای تحریک احساس جوانان استفاده کرده است و لحظاتی باب میل نفس و هوس، خلق کرده،
شدیدا هم مورد استقبال قرار گرفته است.

یک نکته در رمان­ های فضای مجازی به چشم می ­خورد و آن ارائه ی تعریف­ های جدید و نسبی برای هر چیزی است. در این رمان هم «گناه» و «آلودگی» و «عبور از خطوط قرمز» و … تعریف مشخصی ندارد، کاملا نسبی است. در جای جای داستان می­ بینید که اگر یک مردی به حریم دختری دست درازی کند، فردی کثیف است چون دختر از او بدش می­ آید ولی مرد دیگری اگر حریم را بشکند چون مقبول است پس گناه نیست.

این رمان و دیگر رمان­ها خدا را قبول دارند اما نه با تعریفی که خود خداوند از خود به مخلوقاتش گفته است بلکه از زاویه نگاه بشری به خدا. خدایی که گاهی باید حرفش را قبول کرد و هر از گاهی می ­شود ندیده ­اش گرفت.

در طول رمان، صحنه­ های عجیبی دیده می ­شود که یکی از آن­ها عاشق شدن دختر به قیافه و ژست پسری است که او را شکنجه می ­دهد، بسیار وحشیانه برخورد می­ کند، حرمت او را نگه نمی­ دارد، رنج و زجرش می­ دهد،
تحقیر و تهدیدش می­ کند، زندانی و محرومش می­ کند، بارها مقابل چشمانش با دختران دیگر مراوده می­ کند و …

و این پسر نکته اخلاقی، فکری و روحی مثبتی
جز
پول و قیافه و ژست و … ندارد.
در جامعه ­ی ما که طلاق رو به ازدیاد است، واقعا می ­شود دریافت که ملاک­ های انتخاب چقدر اشتباه است و در طول زندگی متوجه می­ شوند که این پول و قیافه و پوشش نیست که خوشبختی می­ آورد، بلکه اخلاق و فهم و شعور دینی است که فرد را رشد می­ دهد.

به هر حال کتاب در فضایی احساساتی و کاملا غیر منطقی برای علت زندگی یک دختر در خانه ­های مردان غریبه جلو می­ رود که پر از صحنه­ های تحقیر و توهین
و یا احساسات یک دختر به یک پسر است،
پسری گناه­کار و دختری خوار  که هر چه بیشتر تحقیر می ­شود، بیشتر عاشق می­ شود.
خدا وکیلی دختران امروز ما که با یک چشم غره والدین و معلمین­شان تا چند روز قهر می­ کنند چرا از این رمان تعریف می­ کنند، فقط خودشان می­ دانند…