دقیقه های خیالی

نقد کتاب های چاپی و اینترنتی

۹۹ مطلب با موضوع «رمان چاپی» ثبت شده است

نقد رمان سرخی تو از من

بسم الرحمن الرحیم و به نستعین

سرخی تو از من

سپیده شاملو

نشر مرکز


نقد رمان سرخی تو از من : واقعیت جامعه­ ای که از خدا فرار کرده و به سبک زندگی آزاد غربی روی آورده است.

نقد رمان سرخی تو از من نوشته ی سپیده شاملو


داستان لیلا، داستان نگار، داستان فرزانه، داستان نازنین
این کتاب داستان زن­ هایی است که افسرده و مغمومند …
شکست­ خورده در عشق و نابودند….

لیلا روان­شناسی است که همسرش داریوش به او خیانت می­ کند و با مهناز ارتباط دارد.
نازنین دختر لیلا دیگر نمی­ تواند در ایران بماند و می­ رود.
آن­جا با پسری هم­ خانه می­ شود؛
اما بعد از چند سال نمی­ توانند با هم کنار بیایند و پسر تنهایش می ­گذارد.
نازنین معتقد است مادرش لیلا و پدرش داریوش با ماندن در کنارهم، دارند خودشان را تحقیر می­ کنند .
البته مهناز هم که هفته­ ای یک روز پدرش را تأمین می­ کند و عاشق پدرش است هم دارد خودش را تحقیر می­ کند.

دکتر مهرتاش عاشق لیلا شده است و از او می­ خواهد زندگی با داریوش را تمام کند تا بتوانند با هم ازدواج کند، مهرتاش هم­دم لیلاست…

نگار از بهروز طلاق گرفته است و کم کم با مردی به نام احسان ارتباط می­ گیرد.
نگار بیماری روانی دارد …

فرزانه با همان مرد ارتباط داشته و مریض روانی لیلا بوده و خودکشی می­ کند.
این مرد پدرش بوده که حالا با نگار ارتباط می­ گیرد…

فضای رمان، فضای سیاه است.
فضای گرفته و مبهم؛
نویسنده­ ی روشن­­فکر کتاب، تلاش می­ کند که اثبات کند فضای جامعه باز است و از زبان نازنین دختر لیلا و داریوش حرف می ­زند که می­ داند پدرش با مهناز است و مهرتاش هم مادرش را می­ خواهد، پس طلاق بگیرند و با عشق­شان زندگی کنند…

کاش نویسنده و خواننده ­ی کتاب دقت می­ کردند که شخصیت­ های اول و اصلی رمان دارند در فضای باز و آزاد و دور از قید و بند زندگی می ­کنند، پس چرا این­قدر تنها، افسرده و شکست خورده ­اند. البته باید از نویسنده تشکر کرد که در قالب داستان واقعیت جامعه­ ای که از خدا فرار کرده و به سبک زندگی آزاد غربی روی آورده است را بسیار خوب نشان داده است.

تمدن غربی، زندگی­ها را نه تنها به سامان نمی­ رساند که بنیان خانواده را سست می­ کند.
زنان و مردان این تمدن خسته و تنها هستند.
مالیخولیا دارند و نیازمند مشاوره ­اند.
حتی مشاوره ها و روانکاوهایشان هم خودشان شکست­ خورده و بی­ پناه­ اند.
لیلا دکتر روانشناس داستان دائما به سیگار پناه می­ برد و بی­خواب است.

به قول دخترش نازنین حقیرانه به زندگی خودش را وصل کرده است.

به هر حال نویسنده اگر خودش پا در رکاب فرهنگ ویران­گر غرب گذاشته، افکار و حالات خودش را در قالب زندگی زن­ ها، خوب بیان کرده است. ماها که نه یک دل بلکه صد دل شیفته­ ی غرب هستیم و خوراک و پوشاک و کلام و زندگی­مان را از روی دست آن­ها تقلب می­ کنیم، در این کتاب می ­توانیم ببینیم که چه بر سرمان در آینده خواهد آمد …
زنانی مغموم و ناامید…

عاقلا­نه این کتاب را بخوانید تابیشتر از این در مرداب آن­ها فرو نروید…
  • ۲ پسندیدم
  • ۶ نظر
    • من و دوستام
    • شنبه ۱۴ بهمن ۹۶

    نقد رمان حیفا


    نقد رمان حیفا



    نقد رمان حیفا : کتاب نه در حد یک پرونده عظیم اطلاعاتی، عملیاتی، جنایی، عقیدتی است و نه در حد یک رمان!

    نقد رمان حیفا

    نقد رمان حیفا : کتاب نه در حد یک پرونده عظیم اطلاعاتی، عملیاتی، جنایی، عقیدتی است و نه در حد یک رمان!


    حیفا

    حداد پور جهرمی

    این داعش هم شده است بلایی که خانمان­ سوز است و حیفا داستان نفوذ بچه­ های اطلاعات ایران و لبنان و عراق در بدنه­ ی موساد است و در آوردن رگ و ریشه ­ی داعش دستگاه­ های اطلاعاتی آن­ها نفوذ می­کنند در بدنه ­ی ما، ماهم، هم.

    نتیجه­ اش می­ شود کتاب حیفا، و الا که نتیجه­ ی داعش ویرانی عراق و سوریه است و نا امنی منطقه و قتل­ عام هزاران هزار مسلمان مقابل چشمان کردم حقوق بشر.

    حدادپور نویسنده­ ی کتاب زحمت سر هم کردن، برش دادن و مرتب کردن پرونده ­ی «حیفا» را بر عهده گرفته است. «حیفا» نام مستعار دختری تولیدی اسرائیل و پایه­ ریز افکار داعشی در ابوبکر البغدادی است.

    از ورود او به عراق تا جنازه ­اش، از دستورات اسرائیل تا انجام مأموریتش در ابو غریب، از رد گرفتن بچه­ های اطلاعات تا دور خوردنشان و تولد مولود نحسی به نام داعش حالا آن­ها بکش ما کشته بشو

    کتاب نه در حد یک پرونده عظیم اطلاعاتی، عملیاتی، جنایی، عقیدتی است و نه در حد یک رمان

    آقای حدادپور تنها تنظیم مطالب در حد خوانده شدن را بر عهده گرفته است و الا که کلا این تیپ کتاب­ ها به علت ترس و هیجان و معماگونه بودنش خودش کشش بالایی دارد و مخاطب را به کوب می ­نشاند پای مطلب.

    فقط:

    1. کاش آقای حدادپور دلش می­ آمد بعضی جمله ­های مستهجن را حذف می­کرد. (نظرسنجی می­کند الان)

    2. قلمش را می ­چرخاند تا کمی فضاسازی، شخصیت ­پردازی و ... هم داشته باشد،

    3. دقت بیشتری در انتقال مطالب به کار می ­برد تا این همه دچار شبهه نشویم، چرا او اما در این 4 کتابی که ایشان نوشته ­اند خیلی ذهن­ها را اذیت می­کند ... گاهی به توانمندی نیروهای خودمان شک می­کنیم و به نتیجه می­رسیم که رو به زوال هستیم.


  • ۵ پسندیدم
  • ۱۳ نظر
    • من و دوستام
    • شنبه ۷ بهمن ۹۶

    نقد رمان تب مژگان

    سلام دوستان با ادامه ی نقد کتاب های آقای حداد پور در خدمتان هستیم


    نقد رمان تب مژگان : بیان مفاسد با وضوح بسیار که هیچ ضرورتی ندارد و فقط ذهن مخاطب را به تصویر سازی می‌اندازد...

    نقد رمان تب مژگان

    نقد رمان تب مژگان : بیان مفاسد با وضوح بسیار که هیچ ضرورتی ندارد و فقط ذهن مخاطب را به تصویر سازی می‌اندازد…


    نقد رمان تب مژگان ، نویسنده : محمد رضا حدادپور جهرمی



    تب مژگان - نویسنده : محمدرضا حدادپور جهرمی

    نویسنده تنها نویسنده‌ی آن چه شنیده است می‌باشد، نه هنری در تغییر و تنظیم محتوا به خرج می‌دهد و نه دغدغه‌ای برای بیان درست و به جای حقایق دارد‌؛ گزارشی که انگار موظف است آن را به سمع و نظر خواننده برساند؛ حالا چقدر این گزارش باید ییان شود، چگونه بیان شود؟ چرا بیان شود؟ و می‌خواهیم به خواننده چه چیزی را منتقل کنیم؟ اصلا مد نظر گرفته نشده است و این باعث شده که آسیب جدی به مخاطب وارد می‌شود؛ شاید بزرگترین منفعت این گزارش‌ها این باشد که مردم در جریان دسیسه های دشمن قرار می‌گیرند و قدر و منزلت کشور و سربازانش را بیشتر می‌دانند اما حتی نویسنده خودش را موظف نمی‌داند که چرایی این همه دشمنی با ایران اسلامی و استفاده از خود مردم ایران برای زمین زدن انقلاب را درست تبیین کند.

    و اما بیان مسائل جنسی در کتاب........

    کسی با صحبت در مورد مسائل جنسی آن هم در چهارچوب خودش بحثی ندارد.

    بحث سر این است که در این رمان مرتبا صحنه های خیلی بد جنسی را توصیح می دهد، زمانی که به لحظات حساسش میرسد چند تا نقطه می گذارد و می گوید ببخشید بیشتر نمی توانم بگویم.، ذهن جوان و نوجوان ادامه مطلب را به بدترین وجه ممکن میسازد ......یکی از مشکلات این رمان اینه

    اما آیا بیان ریز جزییات درست است؟

    قطعا خداوند در قران این‌گونه داستان نمی‌گوید و پرده‌ی حیا را نمی‌درد.

    دوستانی که استناد به قران کرده‌اند امشب نگاهی به داستان یوسف بیندازند و ببینند که هیچ توصیف تحریک آمیزی نیست و یوسف پیامبر چگونه برخورد کرده است و خداوند چگونه بیان می‌کند. 

    بیان مفاسد با این وضوح ضرورتی که ندارد هیچ، بلکه ذهن‌های مخاطبین را به تصویر سازی می‌اندازد و ضررش بیشتر از منفعتش است.

    این‌که دشمن برای جوانان و امنیت سیاسی و اقتصادی و فرهنگی ما برنامه دارد اصلا غریب نیست‌

    موسسه کیهان در کتاب‌های نیمه پنهان به خوبی این‌ها را به تصویر کشیده است، از جمله کتاب‌های

    طریقت تزویر

    سایه شوم

    مسلخ عشق

    فریب

    و....

    و هنوز هم فکر می‌کنم نویسنده می توانست با قدرت ذهن و قوت این صحنه ها را ...؛ هر چند که اگاهی جمعی در برداشته باشد.

     

  • ۷ پسندیدم
  • ۲۲ نظر
    • من و دوستام
    • يكشنبه ۱۷ دی ۹۶

    نقد رمان حجره پریا


    حجره­ ی پریا

    نویسنده: محمدرضا حدادپور جهرمی

    انتشارات: مصلی


    نقد رمان حجره ی پریا : داستانی با ظاهر اجتماعی، باطن امنیتی سیاسی و ظاهر و باطنش، فریاد تهاجم فرهنگی

    نقد رمان حجره ی پریا

    نقد رمان حجره ی پریا : داستانی با ظاهر اجتماعی، باطن امنیتی سیاسی و ظاهر و باطنش، فریاد تهاجم فرهنگی

    حجره­ ی پریا داستانی چند بعدی است و اگر منصفانه بخواهد در ترازوی نظر بنشیند، باید از تمام زاویه­ ها مورد بررسی قرار بگیرد.

    ظاهر داستان اجتماعی است، باطنش امنیتی سیاسی است.

    ظاهرش و باطنش، فریاد تهاجم فرهنگی است.

    توهم دشمن، توهم این که برای براندازی ما دارند برنامه دقیق و همه­ جانبه­ می­ چینند، توهم این که ما این­قدر مهم هستیم که زمین و آسمان را به هم بدوزند تا ما را از بین ببرند شاید توسط عده­ای مورد تمسخر قرار بگیرد اما حقیقت مثل روز روشن است و انکار نشدنی است. این دست مطالب باید به گوش نسل امروز برسد تا بخوانند و از خواب خرگوشی بیرون بیایند.

    اما بعد....

    نگاه منتقدانه و شجاعانه­ ی نویسنده به فضای خواب­ آلود طلبگی، به دور از تعصب و با چشم تیزبین و دل دردمند قابل تقدیر است و صد البته درست، چه اگر حوزه­های علمیه و طلاب ما وظیفه­ ی تبلیغی و تبشیری خود را متناسب با زمانه و با روحیه­ ی انقلابی انجام داده بودند، فی­ الحال این­طور نبود که هفتاد در صد جامعه را ماهواره گرفته باشد و زیر 40 درصد از جوانان شیعه نماز بخوانند و ایران اولین کشور دارد کننده لوازم آرایشی باشد چه برسد به فضای مجازی که خود قصه و غصه دیگری است و حوزه ­ی علمیه عقب است از همت بلند جوانان غیور ما.

    واقعیت موجود حوزه­ های خواهران اسفناک ­تر از اینی است که نویسنده ترسیم کرده است، چه این که خواهران طلبه ­ای که برای سند 2030 امضاء جمع می­کردند توسط مسئولین حوزه خواهران مورد توبیخ قرار گرفتند و امضاء و ... تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل ...

    از نظر امنیتی هم که وقتی بزرگِ تشخیص مصلحت، می­گفت تسلیحات نظامی نمی­خواهیم و بزرگِ دستگاه اجرا نیروی نظامی را تحقیر می­کند و بزرگِ دستگاه اطلاعات فقط به خاطر اینکه سید است وزیر اطلاعات شده است نه به خاطر توانمندی­ اش خب جاسوس ­ها می­ آیند و می­ روند و می­ مانند همین جوان­ های مظلومی که جان بر کف نظام را نگه­ داشته ­اند ... هر چند خوب بود و جا داشت نویسنده با سرعت نگذرد از این مقوله و کمی بیشتر به این درد بپردازد.

    به هر حال کوتاه سخن این­که حجره­ ی پریا، نه اولین پرونده­ ی امنیتی ما و نه پیچیده ­ترین آن­هاست.

    نه سربازان گمنام امام زمان(عج) کارشان به این سادگی است و نه ما مطلعیم که دشمن چه کرده و چه ­ها دارد می کند.

    نه مسئولین ما که عده ­ای­ شان نفوذی هستند کوتاه می­ آیند، مگر به قیمت تغییر حکومت و نه مردم ما می­گذرند این اتفاق بیفتد.

    نه دشمن را باید دست کم گرفت و نه دوست را تنها گذاشت.

    نه می­ شود بی­ خیال نظام جمهوری اسلامی شد و نه خدا ما را می­بخشد اگر سرمان گرم زندگی خودمان باشد فقط

    و نه آقای حدادپور حاضر است کمی، فقط کمی قلم­ش را بهتر کند و این رمان­ها را سر و سامان بهتری بدهد که حیف نشود.

    تا اعتراض هم می­کنی در کانالش رای گیری راه می­ اندازد. کلا ما طلبه­ ها نقد پذیر نیستیم، و الا اوضاع مملکت­مان این­طور نبود...

    نقد کتاب های این نویسنده ادامه دارد....با ما همراه شوید

  • ۵ پسندیدم
  • ۱۳ نظر
    • من و دوستام
    • شنبه ۹ دی ۹۶

    رمان یک به علاوه یک

    یک بعلاوه­ ی یک


    نقد رمان یک بعلاوه یک : داستان روابط آزاد زن و مردها، بی­ خیالی نسبت به زن و بچه ­هایشان، خیانت و...

    نقد یک بعلاوه یک

    نقد رمان یک بعلاوه یک : داستان روابط آزاد زن و مردها، بی­ خیالی نسبت به زن و بچه ­هایشان، خیانت و…

    نویسنده: جوجومویز


    داستان زنی که شوهر غائبش مریض است، غائب است چون برای خوب شدن یکسال است، پیش مادرش رفته، زن و دو بچه را رها کرده و رفته و حالا زن با امید این­که او خوب شود کار می ­کند، در خانه ­های مردم کار می­ کند تا خرجی دو بچه را در بیاورد.

    البته پسر که بچه­ ی بزرگ است فرزند زن اول شوهرش است و حالا شوهرش او را هم رها کرده و بچه ­اش را نبرده. دخترش در مدرسه برتر ریاضی قبول می شود. البته باید آزمون بدهد و زن پول می­دزدد تا او را برای دادن آزمون به شهر دیگر ببرد، پول را از خانه جوان پولداری که زن هم­خوابه اش او را دور زده و دارایی شرکتش و آبرویش را به مخاطره انداخته می ­دزدد، مرد حالا در وضعیت بدی قرار دارد که با این زن کارگر آشنا می­شود و داوطلبانه او دو بچه و سگشان را بر می­دارد تا مایل­ ها دورتر به آزمون برساند.

    نصف کتاب داستان بودن آن­ها در ماشین است. ماشینی که بوی بد سگ گرفته که دائم باد سگ و آب دهان و موی سگ در آن حال­ت را به هم می­زند، آن­ها را به امتحان می­رساند و بعد می­برد که پدرشان را هم ببینند. پدرشان در خانه زن سومی که دو بچه دارد زندگی می­کند.

    یعنی در حقیقت این خانواده ­ی سوم است که تشکیل می­دهد، خلاصه آن که مرد پولدار راننده هم تصمیم می­گیرد با این زن کارگر و دو بچه ­اش زندگی کند.

    همین

    یعنی به جان خودم همین.......، داستان روابط آزاد زن و مردها، بی­ خیالی نسبت به زن و بچه ­هایشان، خیانت هم­خوابی­ هایشان و بوی سگ، بوی باد دل سگ ، آب لزج و کش­دارش، و موهایی که می­ریزد در همه جای ماشین، زنی که کنار مردی احساس غریبگی می­کند، هر دو احساس غریبگی می­کنند.

    یک بعلاوه یک در حقیقت داستان افتضاحات غرب است، زن­ هایی که شوهرانشان راحت با یکی دیگر بعلاوه می­شوند و خودشان هم با یک­ی دیگر بعلاوه. هر کدام بچه ­ی دیگری را مدتی دارد.... و نمی­دانم...

    اصلا باید بخوانید تا بدانید زیر پوسته­ ی زیبایی که غرب با آن ما را فریب می­دهد چه زندگی لزج و بدبویی جریان دارد، بچه­ هایی که بدون پدر و توسط دیگران تهدید به اعمال جنسی می­شوند، زنانی که هر شب کنار یکی هستند تا بتوانند امرار معاش کنند و مردانی که راحت بغل ­خواب خود را عوض می­کنند. نتیجه ­ای که غرب را به صفر رسانده چرا دارد میان ما دوباره تجربه می­شود. کاش با دیده­ ی فهم و درک بخوانیم نه سرگرمی ...

    و البته آن­قدر کمبود عاطفی عمیق بین همسران زیاد است،  آن­قدر احساس عدم اعتماد زیاد است، آن ­قدر خودخواهی موج می­ زند که وقتی یک نویسنده یک زن را به تصویری می­ کشد که دارد برای موفقیت بچه­ هایش از جان و دل مایه می­ گذارد کتاب مورد تمجید فراوان قرار می­گیرد. این مادرها در کشور ما فراوانند. اگر بخواهیم داستان­شان را مثل این رمان کنیم می­ترکاند.

    به هر حال به قول بزرگی ما خودمان را در مقابل غرب به ندیدن (تغافل) زده­ ایم. می­دانیم که سالانه چقدر زن­ ها مورد ضرب و شتم مردها و هم­خوابه­ هایشان قرار می­گیرند تا جایی که حتی می­میرند. می­دانیم چقدر خانه­ های تک ­والدینی هست، چقدر بچه ­ها از پدری دیگرند، چقدر پدرها به بچه ­هایشان تجاوز می­کنند چقدر ... اما باز هم ظاهر فریبنده­ اش باعث می­شود که ذوق کنیم.

    حیف است از فرهنگ عمیق و غنی خودمان بگذریم و این­طور مستانه به آغوش بی ­فرهنگی پناه ببریم ...
  • ۴ پسندیدم
  • ۴ نظر
    • من و دوستام
    • دوشنبه ۲۷ آذر ۹۶

    نقد رمان امپراطور عشق


    کتابی که پایانش آغاز یک زندگی ست...( کتابی کم حجم و دوست داشتنی..)


    نقد رمان امپراطور عشق : کتابی که قابلیت جهانی شدن دارد.

    نقد رمان امپراطور عشق

    نقد رمان امپراطور عشق : کتابی که قابلیت جهانی شدن دارد.


    نقد رمان امپراطور عشق نوشته ی بهزاد بهزاد پور


    داستانی که قابلیت جهانی شدن دارد. کاش به زبان ­های مختلف ترجمه می شد.

    جمله معروف: "اگر دین ندارید آزاده باشید"، مبنای تصویرسازی این داستان بلند است.



    در زمان ه­ای که دین اسلام نبوده، بشر در توحش زندگی می­ کرده، ثروت و قدرت حرف اول را می­زده است کسی که خودش با تمام توان جسمی و جوانیش، غلام دیگری بوده، مقابل دختری پری روی و اشراف­زاده؛ قرار می گیرد و جوانمردی به خرج می­دهد.

    دختر را به عنوان برده به او می­سپارند. او زشت­ ترین برده­ هاست و دختر که از زیبایی­ترین­ هاست...، اما او، مرد است، جوان است اما فرصت طلب نیست، حرام زاده نیست، آزاده است، اسیر شهوت نیست. چهره ­اش شب است اما خورشید روز مقابلش زانو می­زند...

    این کتاب تپش قلبی می­دهد، جوانان باورنکردنی، مخصوصا در زمانه­ ی  ما که جوانان اسیر امیال و هوس شده­ اند، قید دین را زده­ اند اما حسین فاطمه تأکید دارد که اگر دین ندارید آزاده باشید.

    معنای آزادگی را می­توانید به چشم ببینید.

  • ۶ پسندیدم
  • ۹ نظر
    • من و دوستام
    • چهارشنبه ۸ آذر ۹۶

    نقد عشق در برابر عشق

     

    نقد رمان عشق در برابر عشق : القاء فرهنگ سخیف عرب جاهلی به عرب مسلمان

    نقد رمان عشق در برابر عشق

    نقد رمان عشق در برابر عشق : القاء فرهنگ سخیف عرب جاهلی به عرب مسلمان

     

     

    بسم الله الرحمن الرحیم و به نستعین

    عشق در برابر عشق

    امید کوره ­چی

     عشق در برابر عشق کتابی است از نشر کتابستان. شاید اولین انتشاراتی که اولین رمان را راجع به امام حسن (علیه السلام) به رشته تحریر در می­ آورد و این مورد تقدیر است. اما خیلی بعید است که چندین اشتباه تاریخی داستانی شخصیتی در آن دیده شود.

    شروع کتاب جذابیت خوبی دارد اما متحیرم که چرا نویسنده بسیار سعی داشته تا القاء کند عرب 50 سال مسلمان شده و آداب یاد گرفته از اهل بیت در زمان حکومت امیر المؤمنین علی علیه السلام هنوز سوسمار خور، خونخوار و بی­ فرهنگ است و ایران با فرهنگ!!!! چرا می­ خواهد امام حسن علیه السلام را چون شاهزادگان با لباس فاخر، صاحب پول زیاد و سفره­ های ملون معرفی کند.

    تا صفحه­ ی 180 رمان که چندین اشتباه تاریخی و زمانی و القاء فرهنگ سخیف عرب جاهلی به عرب مسلمان ادامه دارد اما بعد از آن را چون دیگر نخواندم قضاوتی نمی­ کنم.

    فقط چند نکته: نویسنده تلاش کرده تا داستانی تولید کند حول آن امام حسن (علیه السلام) را معرفی کند اما تا همان صفحه­ ی 180 بیشتر احادیث را از زبان امام می­ آورد تقریبا نصیحت­ گونه، طوری که انسان تصور می­ کند امام دائما در حال موعظه هستند. فضای کوفه در رمضان فضای پخت غذا و سفر ه­ست، یا نویسنده نتوانسته خوب زمان را بیان کند و یا اینجا غفلتی رخ داده. مردم مسلمان عربستان را به گونه­ ای ترسیم می­ کند که انگار دارد جاهلیت و توحش آن زمان را نشان می­ دهد در حالیکه قطعا نباید این­گونه باشد یعنی بیست و سه سال زحمت پیامبر، حضور امیر المؤمنین و حسنین تأثیر در شناخت نوع خوراکشان هم نداشته است، این روندی عبث آلود است. بهر حال کاش تجدید نظر جدی در متن رمان اتفاق می­ افتاد.

  • ۲ پسندیدم
  • ۵ نظر
    • من و دوستام
    • چهارشنبه ۱ آذر ۹۶

    سیگار شکلاتی

     

    نقد رمان سیگار شکلاتی : رمانی پر از صحنه­ های خیالی و هوس­ آلود !!!

    نقد رمان سیگار شکلاتی : رمانی پر از صحنه­ های خیالی و هوس­ آلود !!!

     

     

    هما پوراصفهانی 

     

    نشر آراسپ

    سیگار، همه جوره ­اش مضر است. چه شکلاتی­ اش، چه ماتیکی­ اش، چه بهمن چه تیر؛ مخصوصا خارجی­ هایش.

     

    هما پوراصفهانی دلیل محبوبیتش بین جوان­ ها و این که ظرف یک­سال کتاب­ هایش تعدد چاپ پیدا می­ کند را تنها و تنها خلق صحنه ­های عاشقانه و پر احساس بین دست­نوشته­ هایش می داند. این کتاب هم مثل همه­ ی آن بقیه­ ی رمان­ هایش همین­ طور است.

    سیگار شکلاتی داستان جوانی که نیروی ویژ­ه­ ی نظامی است و مشهور، که هم جنس باز شده است برای نفوذ در بین گروه­ های انحرافی. در این میان عاشق دختر می­ شود و الی آخر... که همه­ ی هفت­صد صفحه پر است از رابطه­ ها، حس ­ها، برخوردهای عاشقانه، ... یعنی آن چه که نوجوان در این سن بسیار درگیرش است و حریص تجربه­ اش.

    البته ایشان درفضای مجازی به گونه ­ای دیگر رمان را قلم می­زد که با سانسور زیاد و تغییر رابطه ­ها مجوز چاپ گرفته است.

    راستش در کل این هفتصد صفحه هر چقدر هم بگردید نمی­ توانید چیزی که نیاز روح  و فکرتان باشد پیدا کنید.

    جملاتی که ذهن شما را به سمت و سوی بالا دستی ببرد اما تا دلتان بخواهد صحنه­ های خیالی و هوس­ آلود و گاهی گفتگوهای سطح پایین فراوان است.

    می­دانید فرق رمان­های خارجی با رمان­ های فارسی ما چیست؟

    حداقل آن­ ها تفکر و فلسفه­ شان را هم تبیین می­ کنند یعنی خواننده در آخر کار با اندیشه­­ های هر چند نادرست آن ­ها آشنا می­ شود اما رمان­ های اینترنتی داخلی که به چاپ هم می­ رسند تنها انسان را جسم می­ داند و پر از خیال و رویاها و درگیری­ های هوس و شهوت.

    حس بدی به انسان می­ دهد وقتی می­ بیند که متوقف شده است در جسم و دو چشم و مو نگاه­ های هوس آلود یعنی جز این نمی­ شود که بشود.

    پیام اصلی: نیروهای ویژه بچه­­ های خوبی ­اند و برای نفوذ به گروه­ های نفوذی شبیه آن­ها می­ شوند اما باز هم وسط مأموریت دلشان می­ لغزد و همه چیز را به هم می­ ریزند تا به معشوقه­ شان برسند و اینکه بچه­ های نیروی ویژه نظامی قبلا خودشان مورد تجاوز قرار گرفته­ اند و همه­ اش درگیر مشکلات جسمی­ اند و به ناچاری در این وادی افتاده ­اند و خانواده­ های نابسامانی دارند اما باز هم بی­ هوا عاشق می­ شوند و کنترل ندارند وقتی پای عشق­شان که برسد.

    این رمان فضای خانواده­ های ایرانی را که اهل تدینند بسیار نابسامان نشان می ­دهد که انگار همه درگیر رابطه­ های مشروع هم جنس یا جنس مخالف هستند.

     

    توی ذوق می­ زند این قضاوت­ها.

    نمی­دانم ایشان با بیان مفاسد در این رمان دنبال چه می­ گشت. بهر حال جای تأمل داشت.

  • ۴ پسندیدم
  • ۴ نظر
    • من و دوستام
    • دوشنبه ۲۹ آبان ۹۶

    عریان در برابر باد



    نقد رمان عریان در برابر باد : با مضمون کلی دفاع مقدس، اما با درون‌ مایه‌ای عرفانی - سیاسی.

    نقد رمان عریان در برابر باد

    نقد رمان عریان در برابر باد : با مضمون کلی دفاع مقدس، اما با درون‌ مایه‌ای عرفانی – سیاسی.


    نقد رمان عریان در برابر باد

    احمد شاکری
    عریان در برابر باد، داستان بلندی است به نویسندگی احمد شاکری، با مضمون کلی دفاع مقدس، به روایت هم میهنان غیور کُردمان؛ اما با درون‌ مایه‌ای از طرفی عرفانی و از طرفی سیاسی.

     پیام اصلی داستان:

    1) روایتگر دوران پس از دفاع مقدسند که رد آن بر روزگار ماست.
    شهدای تپه برهانی، یوسف (شخصیت محوری داستان) که مدال جانبازی شیمیایی را از آن دوران بر سینه دارد، و ملا ادریس، پدر ابراهیم؛ که سرانجام پسر شهیدش، واسطه هدایت او به صراط مستقیم (ولایت علی بن ابی طالب)می شود.
    2) سیاست
    کتاب، سویی نیز می‌افکند بر سیاست روز و فعالیت‌ها و تبلیغات وهابیت، اینکه با صرف پول‌های هنگفت و زد و بند با بزرگان روستا، در پی تطمیع و جلب مردم به سمت خود و جذب آن‌ها در نیروهای نظامی‌شان (به اسم پرچم اسلام و کمک به برادران مسلمان) هستند.
    وهابیت اگر چه از دل اسلام درآمد، اما در تقابل با تمامی پیکره اسلام قرار می‌گیرد و تنها در اندیشه دنیای خود است و در لجنزار دنیا دست و پا می‌زند.


  • ۳ پسندیدم
  • ۰ نظر
    • من و دوستام
    • دوشنبه ۲۲ آبان ۹۶

    پنجشنبه فیروزه ای


    بسم الله الرحمن الرحیم

    نقد رمان پنجشنبه فیروزه‌ای

    پنجشنبه هم پایان است، هم آغاز شیرین

    داستان پایان جوانی کردن یک جوان و آغاز زندگی یک جوانمرد.

    قهرمان داستان جوانی خوش قد و قامت است که به سبک همه امروزی ها برای خودش دنیایی از عشق و موتور و موسیقی و درس ساخته است؛ که با یک اتفاق و یک حرکتِ جوانمردانه مسیرش تغییر می‌کند.
    نویسنده سعی کرده است در فضای دانشجوییِِ موجود کشور، آرزوها و آسیب های این قشر را با نگاهی واقع گرایانه و دقیق به تصویر بکشد.
    از طرفی وضعیت فرهنگی جامعه هم از نگاه تیز بین خانم عرفانی دور نمانده است و مورد نقد و بررسی مختصری قرار گرفته است.
    پیام اصلی داستان
    نقد رمان پنجشنبه فیروزه ای : بیان داستان یک جوانمرد و پرداختن به آرزوها و آسیب های قشر دانشجو

    ♦️(1)در این کتاب افراد با اختیار و انتخاب های خودشان، مسیر زندگی و آینده شان را رقم می زنند.
    انتخابی که از نوجوانی و جوانی تبلور حرکتی در زندگی افراد پیدا می کند و در طول عمر، خوشبختی و بدبختی فرد را رقم می زند.
    ♦️(2)البته، نویسنده عمده وقت و همت خود را روی زندگی جوانی به نام سلمان می گذارد. او در مسیری حرکت می کند که چندان به خیر نیست.
    اما در جریانی که برایش رقم میخورد در وادی دیگری قدم می گذارد.
             وادی که  او را به اوج می رساند و دیگران را هم با خود همراه می کند.
    پیام فرعی داستان:
    ♦️(3)طی طریق از من تا او، از شر تا خیر، از ظلمت به نور مفهوم عمیق این کتاب است.
    باز کردن زوایای پنهان روحیات، اخلاق فردی شخصیت ها به کتاب جذابیت خاصی داده است.

  • ۱ پسندیدم
  • ۰ نظر
    • من و دوستام
    • يكشنبه ۲۱ آبان ۹۶