دقیقه های خیالی

نقد کتاب های چاپی و اینترنتی

۹۹ مطلب با موضوع «رمان چاپی» ثبت شده است

چایت را من شیرین می کنم

نقد رمان چایت را من شیرین می کنم : کسی کمی سست ایمان باشد در میان چینش داستان و اتفاقات ناگوار آن دست دلش می‌لرزد.

نقد رمان چایت را من شیرین می کنم

نقد رمان چایت را من شیرین می کنم : کسی کمی سست ایمان باشد در میان چینش داستان و اتفاقات ناگوار آن دست دلش می‌لرزد.


نقد رمان چایت را من شیرین می کنم ، نویسنده: زهرا بلند‌دوست
کتاب ماجرای دختری است با پدری از سازمان منافقین و مادری معتقد.
اما سارا در این میان تنها برادرش، دانیال را دوست دارد و شیفته اوست.
او پدرش را سازمانی متعصب و مادرش را مذهبی بی‌عرضه می‌داند.

مادر این داستان اهل جنگیدن برای حفظ زندگی و شور و نشاط خانواده اش هست یا نه؟
اگر اهل مبارزه است پس نمی تواند افسرده باشد.
اگر اهل مبارزه نیست، پس چرا با دو بچه و همسر منافقش رفته خارج از کشور و طلاق نگرفته از همسرش؟

این مادر انقدر افسردگی می گیرد که به انسان القا می شود که:
اگر پای دینت بایستی در آخر افسردگی می گیری !!!
اما آیه قرآن است که «ان تنصرو الله ینصرکم» : اگر خدا را یاری کنید خدا هم شما را یاری می نماید.
مادری که اینگونه مقابل پدر می ایستد، پس کجاست یاری خدا برای او؟ چرا واقعیت که برخورد محبت آمیز خدا با بندگان مومنش هست در کتاب به خوبی نشان داده نشده؟!

جذابیت کتاب خوب است و مخاطب را به دنبال خود می‌کشاند.
نویسنده می‌کوشد خدا، اسلام، انقلاب، سپاه و اطلاعات را خوب معرفی کند و داعش و اربابانش را پلید….

نمی‌گویم موفق نبوده است اما کتاب با مشکلاتی دست و پنجه نرم می‌کند که معرفی آن به عنوان کتاب خوب جای تأمل دارد.

اما برخی از این مشکلات:

۱. ابتدای کتاب، قوت داستان در نقد خدا و اسلام زیاد است، نویسنده خوب از خجالت خدا و مذهبی‌ها درمی‌آید.
اگر کسی کمی سست ایمان باشد در میان چینش داستان و اتفاقات ناگوار آن دست دلش می‌لرزد و به سارا و ساراها حق می‌دهد که این چه خدایی است….


بیش از اندازه حس نفرت دختر داستان زیاد است به طوری که از ابتدا تا انتهای داستان به خدا و مسلمانان دری وری می گوید، در صورتی که این حس نفرت بسیار زیاد ، مربوط به این سن نیست؛
بلکه مربوط به یک خانم ۶۰ ساله است .
در این سن ، این حس بسیار راحتتر از این حرفها عوض می شود.

اما در ادامه ی ماجرا که سارا می‌ خواهد از اسلام دفاع کند جریان چندان منطقی نیست؛
بلکه خواننده با دختری احساساتی روبروست که تحت تأثیر جو و دلی که درگیر عشق است، اسلام را می‌ پذیرد.
مغالطات اول داستان باید جای خود را به منطق بدهد که این اتفاق نمی‌ افتد.


۲. دیالوگ های سارا به دختری که در آلمان بزرگ شده نمی‌ خورد؛
بلکه بیشتر شبیه دختران احساساتی و گاهی لوس است که در همین کوچه پس کوچه‌ ها بزرگ شده‌ اند.
البته این بیان ، تعریف از تربیت شده‌ های خارج نیست، نوع بیان مدنظر است که حرفه‌ ای نوشته نشده.


۳. طی یک سری اتفاقات پسری جوان می شود حافظ این دختر جوان ، که بعدا شهید می شود.
رابطه سارا با حسام که نامحرم هستند اصلا صحیح نیست و وزارت اطلاعات قطعا برای چنین مواردی نیروی زن قرار می‌دهد.
این همه خلوت و قرآن خواندن و لقمه گرفتن….

دختر ویژگی خاص خوبی ندارد که پسر بخواهد عاشق او بشود، آن هم پسری که اینقدر فعال و… است.
به صحنه های تکراری زیاد پرداخته است و اینکه واضح صحنه های عشق بازی دختر و پسر را بیان کرده که این دور از شان مدافعان حرم است.
شخصیت ها، شوخی ها و مراوده هاشون سبک است.


۴. حسام پس از عقد در جواب سارا که می گوید: «مگه تو رنگ چشمهایم رو دیده بودی؟» ؛

جوابی می‌ دهد که شأن بچه‌ های اطلاعات را زیر سؤال می‌برد.

۵. مادر سارا زن مذهبی و بی‌ عرضه‌ ای است که جز دعا چیزی بلد نیست.
با توجه به عاقبت بخیری دانیال و سارا می‌ شد تمام این دعاها و رفتارهای مادر جهت صحیح به خود بگیرد.

۶. نویسنده تا توانسته اتفاقاتی آورده تا کشش داستان را زیاد کند به طوری که حوصله ی خواننده از این همه اتفاقات که گاهی طی ۲ ،۳ صفخه پیش می آید سر می رود و از این همه کش و قوس خسته می شود.

نقاط مثبت:

داعشی ها را خوب زیر سوال برده است.

اطلاعات و سپاه را خوب نشان داده است.

منش رفتاری غرب در مقابل داعشی ها را بیان کرده است.

اخلاق متدین را خوب نشان داده است.

بدی سازمان مجاهدین را خوب نشان داده است.

معما گونه بودن داستان آن را جذاب کرده است..

در مجموع خانم بلنددوست نویسنده توانایی است که با اصلاح این موارد و تلاش در عرصه نویسندگی، می‌ تواند آینده‌ ی خوبی داشته باشد ان‌ شاالله.

  • ۰ پسندیدم
  • ۰ نظر
    • من و دوستام
    • چهارشنبه ۸ خرداد ۹۸

    با گرگ ها

    نقد رمان با گرگ ها : رمانی با تم کاملا سیاسی  و القا مثبت  خوی وحشی گری

    نقد رمان با گرگ ها

    نقد رمان با گرگ ها : رمانی با تم کاملا سیاسی و القا مثبت خوی وحشی گری


    نقد رمان با گرگ ها نوشته کترین راندل.
    رمان نویس انگلیسی که برای روسیه نوشته شده است

    در کشور روسیه اشراف گرگ نگه می دارند. آن را تربیت می کنند تا به کسی آسیب نزند. اما اگر به کسی آسیب زد در جنگ رهایش می کنند.

    داستان درباره مادر و دختری است که در خانه ای در برفها زندگی می کنند.
    آنها در این خانه به وحشی کردن گرگ های رها شده ای که با ناز تربیت شده بودند ،می پردازند.
    مادر روی صورتش جای چنگال گرگ است.
    دوتا از انگشتانش را گرگ خورده است.
    سرگوش دختر خورده شده است و…

    در کتاب هیچ استدلالی برای علت وحشی کردن آنها آورده نشده است.

    مادر و دختر وحشی و کثیف اند در همه جای خانه تکه گوشت های خورده شده توسط گرگ پیدا می شود.
    گرگ هایی که از سمت اشراف می آیند موهای بلندی دارند این مادر و دختر می روند سرشان را می کنند داخل موهای این گرگ ها.
    در حال حاضر شنیدنش موجب انزجار می شود.
    اما نویسنده آنقدر زیبا داستان را جلو می برد که اگر همان موقع یک گرگ بگذراند جلوی مخاطب سرش را می کند در موهایش.

    گرگ های وحشی شده از خانه بیرون می زنند و به دیگران آسیب می زنند.
    به ماموران حکومت مرکزی تزار آسیب می زنند و سه تا از سربازها را گاز گرفته و دستهای آنها را کنده اند. تزار برای جلوگیری از این مساله دستور نابودی این گرگها را می دهد.

    ولی مخاطب دیگر به گرگ وحشی علاقه مند  است.
    یک ژنرال این مادر و دختر را می زند که دیگر به این کار ادامه ندهند.
    اما آنها توجه نمی کنند و مخفیانه به کار خود ادامه می دهند.
    ژنرال خانه ی آنها را آتش می زند ،اما خواننده دیگراز مادر و دختر، که گرگ ها را وحشی می کردند و از وحشی­گری گرگ بدش نمی آید .
    بلکه از ژنرال متنفر می شود و طرفدار گرگ خبیث وحشی هست.

    پس از آتش زدن خانه شان یکی از سربازهای تزار طرفدار این دختر می شود و به او کمک می کند خودشان را می رسانند به حکومت مرکزی.
    مردم هم به همراه گرگهای وحشی به آنها می پیوندند و طرفدارشان می شوند.

    سر و ضعشان ژولیده،
    لباسهایشان بوی خون گرگ می دهد.
    آلودگی و کثیفی…
    این موارد در داستان ذکر می شود اما مخاطب منزجر نمی شود.

    شاید فقط ۵۰۰۰ بار کلمه گرگ در داستان وجود دارد.

    در حکومت مرکزی وارد شده، گرگ ها به سربازان که از ترس نمی توانند شلیک کنند حمله می کنند و خلاصه با کمک گرگ ها حکومت را سرنگون می کنند.

    نویسنده کتاب انگلیسی است.

    داستان ها انگلیسی است.

    حکومت ظالم است، گرگ وحشی خوب است .

    وحشی کننده گرگ خوب است.

    مردم طرفدار وحشی ها هستند.

    نتیجه آنکه حاکمان انگلیسی که صدها سال است با ظلم به کشورها سلطه دارند و وحشیانه هرجا می روند خراب می کنند. مثال دم دستیش قتل عام هشت میلیون ایرانی در صد سال گذشته است ،رمان چاپ می کند برای آنکه حکومت روسیه را سرنگون کند.

    نکته: جالب این است که در برفها به شدت مقاومت می کنند.

    بعضی نقاط کتاب تکه های نامیزانی دارد که اول فکر می شود که ایرادات کتاب همین تکه هاست ،اما وقتی به جلو می رویم متوجه مسایل مهم تر می شویم.

    مثلا دختر وحشی است،
    زنها وحشی اند،
    نقش زن را حساب کنید ،
    زن ها انقلاب را مدیریت می کنند

    کاری که با اندلس کردند و زنها را به فساد کشیدند و جامعه را خراب کردند،
    در ایران هم دارند با فسادی که ترویج می کنند، زنها را به میدان می اورند و قصد سرکوب دارند.

    جالب آن است که خوی وحشی گری تقدیس شده اگر نگوییم تسبیح شده و پاک نشان داده شده است.

    بریده ای از کتاب:

     نگهبانان خیلی چیزها دارند که ما نداریم در عوض ما خیلی چیزها داریم که آنها ندارند.

    آنها آموزش دیدند اسلحه دارند در عوض ما سبک وسریعیم.
    ما می تونیم از ناودانها بالا بریم آنها نمی توانند دنبال ما بیایند.
    قدمهای ما کمتر سرو صدا می کنه.

    مدام دارد ترغیب می کند اگر چیزی نداریم…

    ….اونا خیلی چیزا رو فراموش کردند یادشون رفته چه جوری گاز بگیرند ،
    تف کنند،
    چنگ بزنند،
    ما هم که قرار نیست مثل آقایون متشخص بجنگیم؛
    کاملا کتاب وحشی است.

    نکته: اسم سرباز جذب شده به سمت دختر که بخاطر عقایدش سه روز در خانه ژنرال شکنجه شده است ایلیا است.

    نوشتارش خیلی جذاب نیست ، فقط آنهایی که کتاب ترسناک دوست دارند جذب می شوند. تکرار کتاب بسیار زیاد داشت و بالای صد صفحه آن قابل حذف است.

    اما برای جذب شدن خواننده و علاقه مندی او به گرگ ها و وحشی گری های انها آنقدر داستان را کش می دهد ،که خواه ناخواه مخاطب با گرگها مانوس می شود.
    و آن زمان وقتی در داستان گرگی وحشی گری می کند و کسی را گاز میگیرید مخاطب ناراحت نمی شود.

    نکته هیچ سربازی نمی تواند به گرگها شلیک کند و به جز یکی دوتا گرگ کشته نمی شوند. جالب آن است که سرباز تفنگ دار ضعیف است گرگ قوی است و مخاطب نیز گرگ را تقدیس خواهد کرد.
    کتاب کاملا تم سیاسی دارد و در ذهن ها القاءات خاصی ایجاد می کند…  

  • ۰ پسندیدم
  • ۰ نظر
    • من و دوستام
    • پنجشنبه ۱۲ ارديبهشت ۹۸

    دلهره های خیابان وحید

    نقد رمان دلهره های خیابان وحید : ۱۸۰ صفحه درباره دفاع مقدس که کلمه ای از غیرت خدایی، خباثت صدام، کفر آمریکایی ها، انقلاب و شهدا در آن نیست

    دلهره های خیابان وحید

    نقد رمان دلهره های خیابان وحید : ۱۸۰ صفحه درباره دفاع مقدس که کلمه ای از غیرت خدایی، خباثت صدام، کفر آمریکایی ها، انقلاب و شهدا در آن نیست

    نقد رمان دلهره های خیابان وحید ، نویسنده : محمدرضا مرزوقی

    داستان از زبان یک کودک با سن ۵ تا ۷ ساله نقل می شود. اما واقعیت را نویسنده مراعات نکرده؛ از زبان یک کودک چنان بزرگانه نوشته که نوجوان ۱۳ساله یا  بالاتر حوصله ی خواندن آن را دارد.
    کتاب دلهره های خیابان وحید، داستان شروع جنگ عراق و ایران است.


    داستان از زبان کودک آبادانی است که وضعیت خانواده های آبادان را می گوید:
    از کمبود غذا و ترس،
    از بی برقی و ترس،
    از بمباران ها و ترس،
    از فرار مردم و ترس،
    از نداشتن وسیله و ترس
    و…

    نویسنده با نگاه بزرگانه ای همه چیز را می بیند:
    از نجس کردن رختخواب شبانه تا شکم زن باردار و دعواها و دلسوزی ها و ترس ها و موشک ها…
    ریز و جزئی همه ی حرف ها را می زند.
    از زبان ننه تا دختر همسایه.
    از نوع خوابیدن تا نوع نگاه کردن.

    … اما جالب است که چند چیز را اصلا نمی بیند و در نتیجه در این کتاب صد و هشتاد صفحه ای خیلی چیزها را نمی نویسد:
    – جنگ و بدبختی هایش را خوب می بیند و خوب می نویسد اما از غیرت و مردانگی و دفاع مقابل ظالم هیچ نمی نویسد.
    – انواع موشک و قطع برق و گرما و کمبود ها را می بیند اما عامل آن ها را که این ظلم ها را سر مردم مظلوم می آورد نمی بیند.
    – از زبان کودک همه چیز گفته، یعنی تمام حرف های مردان و زنان کوچه و محله را شنیده اما یک کلمه نه از امام، نه از انقلاب، نه از شهدا، نه از دفاع، نه از غیرت خدایی، نه از کفر آمریکا، نه از خباثت صدام… از هیچ کدام حرف نمی زند.
    جنگ، جنگ، جنگ…
    جنگ بد است اما چه کسی این بدی را رقم زده؟
    نویسنده سکوت می کند.

    ترس از جنگ در دل نوجوان ایجاد می شود اما نه ظالم را می شناسد نه احساس وظیفه برای دفاع از میهن در او پیدا می شود و نه حرف های وجدانی، غیرتی و مسلمانی.
    و کودکی که تمام زیبایی و زشتی ها را می بیند در تمام داستانِ اهل شهرش حتی یک اشاره به مردمی که خدا شناسند و اهل بندگی خدا نمی کند.
    انگار آبادان یک کفرستان است و جنگ هم دفاع نمی خواهد.

    اواخر کتاب دلهره های خیابان وحید هم اشاره می کند به چند رزمنده که از مردم می خواهند برای نجات جان شان شهر را ترک کنند مردم هم مسخره می کنند که با کدام وسیله؟!
    صحنه طوری است که بین رزمنده ها و مردم هیچ محبتی نیست، بلکه آنها را هم مسخره می کنند.
    این کتاب برگی از تاریخ ایران است که خیانت به مردم ایران است و غیرت و تعصبشان.

  • ۱ پسندیدم
  • ۰ نظر
    • من و دوستام
    • جمعه ۲۳ فروردين ۹۸

    ماهی ها هم پرواز می کنند

    نقد رمان ماهی ها هم پرواز می کنند : تحولی غیر ممکن اما عظیم در فضایی ده روزه

    ماهی ها هم پرواز می کنند

    نقد رمان ماهی ها هم پرواز می کنند : تحولی غیر ممکن اما عظیم در فضایی ده روزه

    ❗️❗️❗️❗️❗️❗️
    نقد رمان ماهی ها هم پرواز می کنند : نوشته مریم بصیری
    داستان دختری به نام ماهی که برای درس خواندن به تهران آمده است و اصل و نسب خودش را کنار گذاشته، دانشجوی ارشد و موفق در کارش است.
    او خانواده اش و فرهنگ و ارزش­هایشان را در شأن خودش نمی­ داند و زندگی دیگری برای خودش رقم زده است که باعث شده در ظاهر شیک و دلچسب باشد اما از درون خسته و ویران.
    زیارت خانه خدا قسمتش می­ شود که البته او به نیت استفاده از هنر معماری عربستان راهی می­ شود.
    اتفاقاتی می­ افتد که او را به خود می­ آورد.
    نویسنده تلاش کرده تا درون یک دختر جوان و فضای بیرونی که او را با این ترکیب پوششی آرایشی قضاوت می­ کند را ترسیم نماید و درفضایی ده روزه تحولی عظیم را برای او رقم بزند.
    تکرار صحنه­ ها و لحظه­ ها و مکان­ها؛
    دیالوگ­های غیر شیرین و غیر جذاب؛
    عدم پویایی فکری قهرمان داستان؛
    چرایی تغییر مسیر او
    چه به سمت بدی­ها و چه به سمت خوبی­ها باعث شده است تا رمان دیر و کند پیش برود و خواننده خسته می­ شود.
    نویسنده می­ توانست خیلی بهتر از فضای معنوی آن­جا و حال و احوال افراد استفاده کند.
    مدام افکار و عقاید قهرمان داستان را به چالش بکشد و او را در پی یافتن جواب به تلاش وا دارد.
    اما بیشتر تعریف­ ها از افرادی است که محض تفریح به حج رفته­ اند و به جای توصیف حالات شیرین روحی، شوق و ذوق تفریح و خرید در دل می­ نشانند.
    بهر حال رمانی است که اگر بازبینی شود می­ تواند کمک فکری خوبی برای جوانان باشد.
    سوالات زیادی در ذهن خواننده شکل می­ گیرد؛
    از چرایی انتخاب عروس مسافر توسط شوهرش؛
    دامادی دین دوست، عروسی دین­ گریز و تفاوت فاحش آن­ها.
    از اینکه همسفران غالبا دل به حال معنوی سفر حج نمی­ دهند و یا ایرانیان اینگونه­ اند،
    اینکه پیرها تمایل به عبادت دارند و جوانان ما نه،
    اینکه زنان ایرانی کم حوصله و بداخلاق و مصرف­گرا هستند.
    نویسنده، می­ توانست در رمان  علاوه بر نشان دادن شخصیت­های ضعیف، فرد یا افرادی قوی و خوب را هم نشان دهد تا سیر تحول ماهی، شکل منطقی پیدا کند.
  • ۰ پسندیدم
  • ۰ نظر
    • من و دوستام
    • پنجشنبه ۱ فروردين ۹۸

    ماه پری

    رمان ماه پری: کتابی که قاچاقی چاپ شده و نشان می دهد هدف وسیله را توجیه می کند.

    رمان ماه پری: کتابی که قاچاقی چاپ شده و نشان می دهد هدف وسیله را توجیه می کند.

    رمان ماه پری ، پیتر فرای، ترجمه: احمد مرعشی ، نشر: نامعلوم، چاپی

    داستان جنگ امریکا و ویتنام است.
    که نقش اول آن را دختری به نام ماه پری دارد. دختری جسور، عاشق­ پیشه و بسیار فریبنده، فرمانده­ی مقاومین ویتنام او را از دست امریکایی­های متجاوز نجات می­ دهد و عاشق خودش می­ کند.

    ماه پری آموزش ­های نظامی و غیر نظامی می­ بیند تا به دستور «کیم تامسون» فرمانده­ اش نفوذ کند به دستگاه آمریکایی­ ها و جاسوسی کند. اصل این آموزش­ ها را هم با تن­ فروشی  اداره می­ کرده است.
    ماه پری موفق می ­شود و معشوقه فرمانده­ی آمریکائی­ ها می­ شود و کمک بسیار زیادی به ویتنام می­ کند. آخر داستان هم مشخص است که لو می­ رود و …

    پیام اصلی داستان شاید در نگاه خیلی­ ها شجاعت مردم ویتنام برای آزادی کشورشان بوده باشد. این درست است که اگر مقابل ظالم محکم بایستی تو پیروزی و او مغلوب و شکست خورده است و نباید تن به ظلم داد و با جان و مال باید از وطن دفاع کرد.

    اما نکته دقیق در این میان، تفاوت جنگ آن­ ها و نگاه آن­ها به مسلمانان است. در تمام دنیا برای رسیدن به هدف می­ شود از هر وسیله ­ای استفاده کرد، حتی از ظلم. در تمام داستان می ­بینید که ویتنامی­ ها برای رسیدن به هدفشان به خودشان هم رحم نمی­ کنند و همدیگر را دور می­ زنند، و گاهی بدتر از امریکائی­ها هم رفتار می­ کنند. حتی «کیم تاسون» فرمانده­ی ویتنامی­ ها به ماه ­پری که به خاطر او خودش را فدا می­ کند نارو می­ زند و این در مرام جوانمردان نیست.
    جمله ­ی «هدف وسیله را توجیه می­ کند» شعاری است که مدام در ذهن خواننده جولان می­ دهد و این غلط­ ترین جمله است. تازه متوجه می ­شوید که به هدف می­ توان رسید با راه­ های غلط و ظالمانه. یعنی لذتی نصیبت نمی ­شود، حتی اگر هم برسی!
    این کتاب را مقایسه کنید با کتاب مفتون و فیروزه که رمان دو جلدی است و آن هم به مبارزات داخلی ایران ربط دارد. تفاوت از زمین تا آسمان است.
    و نکته جالب اینکه کتاب برای نشر خاصی نیست و به نظر قاچاقی چاپ شده است. نویسنده با توصیفات خوب از فضاها، خواننده را کاملا در فضای جنگ و جنگل و سختی و مقاومت قرار می ­دهد. درگیری ­ها و تاکتیک­ های جنگی و پیچ و خم ­های درونی و بیرونی دو جبهه، قوت و ذکاوت شخصیت­ های اصلی داستان … و موارد دیگر تعلیق­ ها و بهانه­ هایی است که خواننده را مشتاقانه دنبال خود می­ کشد و تا پایان داستان او را در فکر و شوق نگه می­ دارد.

  • ۰ پسندیدم
  • ۰ نظر
    • من و دوستام
    • يكشنبه ۱۹ اسفند ۹۷

    کودکستان آقا مرسل(گردان قاطرچی2

    کودکستان آقا مرسل (گردان قاطرچی ها جلد۲) : پردازش زیاد بدی­ ها و اثرات تربیتی آن

    کودکستان آقا مرسل (گردان قاطرچی ها جلد۲) : پردازش زیاد بدی­ ها و اثرات تربیتی آن

    کودکستان آقا مرسل (گردان قاطرچی ها جلد۲) ، نویسنده: داوود امیریان، رمان نوجوان

    رمان طنز نوجوان از داوود امیریان است. چند نوجوانی که جبهه می‌روند آن‌جا پر از شیطنت هستند. یکی از فرماندهان مجبورشان می‌کند که خوب درس بخوانند، قبول می‌شوند و در عملیات زخمی و شهید.

    طنز حال و هوای خودش را دارد. چهار چوبی که فراخ­تر و گشادتر از همه­ ی چهار چوب­هاست. راحت ­تر می­توانی حرف‌هایی بزنی که همیشه نمی­‌شود زد، حتی ادبیاتت هم میتواند کمی از حالت احترام خارج شود. نه اینکه بی‌­ادبانه شود ولی به هرحال راحت­‌تر می‌­شود.

    داود امیریان طنزنویس دفاع مقدس است. نوجوان­ها کتاب‌هایش را دوست دارند. یک فصل شیرین برای آشتی دادن نسل نوجوان با جنگ مظلوم ما شده است و این خیلی خوب است،
    و اینکه نشان می­‌دهد مؤمن با نشاط و سرزنده است هم خیلی خوب است،
    فقط کاش کمی دقت می‌­کرد.
    در جلد دوم گردان قاطرچی­‌ها نکات منفی دارد که اثر مثبت قطعا نمی­‌گذارد. هر چند تلاش کرده که روند تربیتی به کارش بدهد و شخصیت­ های شر و شیطان را در طول زمانِ بودنشان در جبهه و کنار مربی­‌ها تغییر بدهد، اما باز هم پردازش زیاد بدی­ها، ضربه­‌ ی خودش را می­‌زند.

    نمی‌دانم این‌قدر شوخی‌های بچگانه را بیان کردن و وسطح را پایین نشان دادن درست است یا نه؟ هرچند سه فصل آخر را خوب رقم می‌زند اما در فصل‌های ابتدایی بیش از حد فضا را جلف و سبک نشان داده است.

    تکه کلام­های ناشایست از زبان شخصیت­‌ های نوجوانی که پر انرژی‌ اند و نه لات و بی­‌خانواده، خودش می­‌ شود الگوی کلامی برای این نسل و چنین برخوردها و تعاملاتِ نه چندان مطلوب، که در سر تا سر کتاب دیده می­‌شود. بهرحال دوستان ما که دادند بچه‌­­هایشان خواندند و خندیدند، بعد هم دیدند تکه کلام ­ها و تقلب­ هایشان را هم خوب یاد گرفته اند.
    نتیجه آن­که این جلد گردان قاطرچی­‌ها را توصیه نمی‌­کنیم.

    نکات تربیتی اش کمتر از فضاهای دیگر است جالب این‌که روی پسرها اثر منفی داشت تا مثبت....

  • ۰ پسندیدم
  • ۰ نظر
    • من و دوستام
    • پنجشنبه ۱۶ اسفند ۹۷

    احضاریه

    رمان احضاریه : تحلیل تاریخ به اشتباه

    رمان احضاریه : تحلیل تاریخ به اشتباه

    رمان احضاریه ، علی موذنی

    علی موذنی را با کتاب (نه آبی نه خاکی) و (ظهور) می شناسم، علی موذنی را در (قاصدک) یافتم.

    تعهد و تفکر و لذت خواندن کلمات در کتاب های موذنی و تلفیق حس با حال معنوی در بیشتر نوشته های موذنی قابل حس است.

    اما یک نکته در خور توجه است و آن اینکه گاهی علی موذنی پا را از حریم تخصصی­ اش فراتر می­ گذارد؛ آن هم برای آنکه حس می کند با مخاطب امروز و برای خواننده امروز باید مفاهیم را این طور تبیین کرد. این امر اگر با دقت و درست انجام نشود اثرات مخرب دارد.

    مثلا نسبت هایی که در کتاب هایش؛ گاه به معصومین می دهد، شاید برای خواننده لذت بخش باشد اما باید دقت کرد که این نسبت ها را به چه کسی می دهد و آیا مجاز است یا خیر؟

    در کتاب احضاریه؛ موذنی، خواب خواهر شخصیت اول داستان،
    و لیوان آب حضرت زینب(س) را خیلی راحت قلمی می کند.

     در دنیای فرقه ها وعرفان های نو ظهور، ظهور این نوشته ها بی اشکال نیست و ضرر خودش را می رساند.

    نکته­ ی دیگر کتاب­ تغییر شخصیت خواهر و برادر داستان است. برادری که گاهی در پوسته­ ی خواهرش می رود و در کنار دوست خواهرش نگاه مردانه به موهای باز یک دختر متعهد دارد، در حالی که او این فرد را دوست خودش می ­داند.

    و دیگر اینکه
    تجزیه و تحلیل از تاریخ مطابق میل ارائه دادن… مثلا شخصیت جعفر همسر حضرت زینب و تحلیل رفتن او به کربلا کار آسانی نیست که البته برای نویسنده محترم آسان بوده است.

    بیان بعضی از کلمات از زبان حضرت زینب(س) هم بار خودش را دارد که نباید داشته باشد.
    با توجه به روند شیرینی که آقای موذنی از روابط عاطفی خانواده پیامبراکرم(ص) در پیش گرفته بود اگر کمی دقت می شد و بعضی از کلمات با دقت بیشتری در کتاب جای می گرفت، این شیرینی عمق پیدا می کرد ولی …

    به هر حال می شد که کتاب قبل از ارائه به عموم، رفع نقص بشود که متاسفانه نشد. باشد که کتاب بازنویسی شود و…

  • ۱ پسندیدم
  • ۰ نظر
    • من و دوستام
    • دوشنبه ۱۳ اسفند ۹۷

    جاناتان مرغ دریایی

    جاناتان مرغ دریایی: فلسفه غرب در زبان مرغی و پرواز

    جاناتان مرغ دریایی: فلسفه غرب در زبان مرغی و پرواز


    جاناتان مرغ دریایی، ریچارد باخ

    جاناتان مرغ دریایی داستان یک مرغ دریایی سفید و زیبا که می­ خواهد پرواز در بالاترین­ ها را یاد بگیرد و به خاطر همین تفاوت از گروه مرغان دریایی اخراج می­ شود،نیست.

    اصلا داستان مرغ و دریا و پرواز نیست بلکه بیان فلسفه غرب است. در زبان مرغی و پرواز.

    می­ خواهند بگویند:

    1. باید کمال­گرا باشی و فقط به فکر شکم در دنیای­ کوچکت نباشی
    2. برای این امر باید مخالف خلقتت عمل کنی
    3. قانون هستی چرت است
    4. ایمان معنی ندارد
    5. همه چیز فقط و فقط به همت و تلاش فرد بستگی دارد
    6. اومانیسم بر حق است و خدا محوری اشتباه است

    این است کمال و رسیدن…..

    جاناتان مرغ دریایی، مخالف قانون عالم هستی و خلقت خودش تلاش می­ کند.
    درست دقت کنید، مرتاض ­ها هم همینطورند. نمی ­خورند، نمی ­خوابند و فقط و فقط تمرین می­ کنند و نتیجه می­گیرند.
    او می ­تواند غیب شود و ظاهر شود. می­ تواند حرکات عجیب وغریب انجام دهد. حرکاتی که بقیه مرغ­ها نمی­توانند.

    در کتاب به صراحت می­ گوید که ایمان واقعیت ندارد، رهایش کن. خودت و همت و تلاش و تمرین خودت است که تو را به کمال می­ رساند. کمال هم یعنی انجام کارهای خارق ­العاده و…

    برخلاف قانون جمعی که عمل کردی، وقتی حریم­ ها را شکستی، به کمال می­ رسی و حالا در راحتی هستی. البته جاناتان وظیفه خودش می­ داند که برگردد و افکارش را برای بقیه مرغ­ها هم بگوید و سرانجام این اوست که بر افکار روسا غلبه می­ کند و …

    به هرحال این نفی اندیشه الهی و قانون هستی و بیان افکار غرب است. هرچند که نیتجه­ اش دروغ است.
    بشر با اندیشه غربی نه تنها نورانی نشده بلکه نتیجه اندیشه­ شان افزایش افسردگی ، خودفروشی­ ها، خودکشی­ ها، کودکان بی­ پدر و مادر و عروسک لولیتا است.(حتما کلیپ عروسک لولیتا را ببینید)

    کمالی که از آن صحبت می کنند و زیبایی که می گویند دروغ است، دروغ…(البته با کمک لوازم آرایش و عمل­ های زیبایی صورت را توانسته اند تغییری بدهند، که هیچ کدام باعث زیبایی زندگی نشده است)

  • ۱ پسندیدم
  • ۰ نظر
    • من و دوستام
    • پنجشنبه ۴ بهمن ۹۷

    تصویر دوریانگری

    تصویر دوریان گری : نقد فلسفه غرب به زبان داستان

    تصویر دوریان گری : نقد فلسفه غرب به زبان داستان


    تصویر دوریان گری ، اسکار وایلد

    ظاهرا:
     داستان جوانی بسیار زیبا به نام دوریان گری است که نقاشی به نام “بازیل” از معصومیت او الهام می گیرد و در این میان مردی به نام “هنری” مانند شیطان عمل کرده و دوریان را تشویق به رد کردن مرزهای ارزشی می کند. دوریان به جایی می رسد که حتی قتل هم می کند؛ به عبارتی معصومیتی که از دست می رود.

    باطنا:
    نویسنده قلم در عالم معنا زده است؛ هرچند نه به آن معنا که مسلمانان از عالم معنا درک می کنند اما به هر حال در قالب یک داستان توانسته است به خوبی مرز بین رذالت که نتیجه اش شقاوت است را با معصومیتی که نتیجه اش سعادت است را بگوید.

    نویسنده نقاش را جای خالقی نشانده که می خواهد بر مبنای پاکی، کارش را پیش ببرد.
    او زیبایی ها را می شناسد و به همان زیبایی هم قلم می زند؛ زیبایی که بر مبنای فطرت پاک تعریف شده است و تمام انسان هایی که در طول داستان نشان می دهد آلوده شده اند.

    و “هنری” نماد شیطان است که تنها با کلمات و وسوسه هایش افراد را به زیر می کشد و به زبونی فرا می خواند.
    و “دوریان” جوانی که با وسوسه “هنری” تمام دارایی اش که نجابتش بوده را به مرور از دست می دهد.

    این کتاب به صراحت نقد فلسفه غرب است به زبان داستان.

    آنچه در تمدن اروپایی پا گرفت، رشد کرد و در ظاهر برای انسان هایش لذت را آورد اما هیچ کس نخواست تا کثافت ها و رذالت ها و بی شرفی های دور از این لذت را هم ببیند و به دیگران با صداقت نشان دهد. در جای جای داستان نویسنده با صراحت افکار فرهنگشان(فرهنگ انگلیسی) را به صحنه می آورد و نتیجه آن را به خواننده نشان می دهد.

    “بازیل” تصویر دوریان را می کشد؛ تصویری بسیار زیبا و “دوریان” آرزو می کند به جای آنکه خودش پیر شود و گذر زمان بر چهره زیبایش اثر منفی بگذارد، تصویر نقاشی شده اش پیر شود و دعایش اجابت می شود. اما نه به این صورت که تنها تصویرش با گذشت زمان پیر شود؛ بلکه هر عمل هوس آلود و گناهی که دوریان انجام می دهد بر ظاهرش در نقاشی هم اثر می گذارد. دوریان زیباست و نقاشی اش هر روز زشت تر می شود. در حقیقت نویسنده دارد نشان می دهد که گناهان بر سیرت و صورت انسان اثر می گذارد و زشت و زیبایی واقعی را می سازد و علنی می کند. دوریان وحشت زده نقاشی اش را پنهان می کند و آخر سر نقاش را هم می کشد و جسدش را پودر می کند، غافل از آنکه خودش و عملش هنوز زنده هستند و هر انسانی اسیر عملش است.

    انسان غرب زده، خدا را حذف کرد تا راحت باشد، لذت را کسی برایش مخدوش نکرد اما حواسش نبود که اسیر خودش است  نه دستورات خدا. آنچه که لذت ها را برایش بی اثر و کم می کند کارهای خودش است نه محبت های خدا.
    و این طور شد که از داشته هایش دست کشید و با لب و لوچه ای آویزان به سراغ نداشته های حرام رفت و قطعا سرانجام همه ی آنها همین است که در رمان به تصویر کشیده شده است.

    دوریان گری برای فرار از تصویر خودش آن را پاره می‌کند ولی در حقیقت خودش را که سالهاست باطنا مرده، ظاهرا هم می‌کشد. این خودکشی نتیجه امروزش نبود، دستاورد روزهای گناهش بود.

     بهر حال این کتاب را نه یک بار که بارها بخوانید و در آنچه غرب خودش هم نقدش می‌کند تفکر کنید.

  • ۰ پسندیدم
  • ۰ نظر
    • من و دوستام
    • چهارشنبه ۳ بهمن ۹۷

    منم ملاله

    منم ملاله: نماد یک مبارز یا ملعبه آمریکا؟

    منم ملاله: نماد یک مبارز یا ملعبه آمریکا؟

    منم ملاله ، انتشارات نگاه، نویسنده ملاله یوسف زی، مترجم: صداقت حیات

    خلاصه کتاب:

    شرح خاطرات دختری به نام ملاله یوسف زی که در پاکستان تحت سلطه طالبان زندگی می­ کند.
    بعد از تهدید طالبان که دختران پاکستانی را از تحصیل منع می­ کند، او فعالیت مبارزاتی ­اش را با نوشتن خاطراتش در یک وبلاگ شروع می­ کند، خاطرات او در زبان اردو در BBC منتشر می­ شود. این انتشار و سایر فعالیت­های مبارزاتی او سبب می ­شود طالبان این دختر ۱۴ ساله را ترور کند. او به سرعت تحت درمان قرار می­ گیرد و به بیمارستانی در انگلیس انتقال و رفته رفته بهبود می ­یابد.

    او کم کم به عنوان نمادی از یک مبارز معرفی می ­شود. در سال ۲۰۱۴ برنده جایزه صلح نوبل می­ گردد.

    نقد:

    نشر کتاب: غیر منسجم،
    قلم: سست و بی­ حال،
    خط سیر خاطرات: غیر مستقیم و تقریبا زیکزاک!،
    حواشی مطرح شده پیرامون خاطره اصلی: بسیار زیاد و کسل­ کننده،
    جذابیت: بسیار اندک…

    جدای از نکات نگارشی و داستانی ، نکات مبهم و مهمی در مورد کتاب و شخصیت اصلی کتاب وجود دارد.

    ملاله، در پاکستان حجاب زنان پاکستانی رو داره و در مجامع بین المللی بعد از آسیب­ دیدگی اش هم حجاب داره اما الان که مدتی از زندگی اش در غرب میگذره، در انتهای کتاب عکس­های بی­ حجابش رو منتشر کرده.

    در اثنای کتاب هم عکس العملش نسبت به حجاب، با انزجار همراهه. مثلا جایی ذکر می­ کند به محض اینکه وارد مدرسه می­ شدیم با ذوق، روسری­ هامون رو می­ک ندیم و به کناری پرت می­ کردیم.

    شخصیت امروز ملاله، پیرامون خودش سوالات زیادی داره،

    عده ­ای معتقدند «ملاله» به صورت غیر عادی توسط غرب و کاخ سفید داره برجسته و بزرگ می­ شه، به عبارتی داره با پوششی مسلمان، تبدیل شدن به بلندگوی غرب می ­شه.

    او در سال ۲۰۱۴ برنده جایزه صلح نوبل شد. چندین هزار دلار هدیه از آنجلینا جولی دریافت کرد و بسیاری هدایا و جوایز دیگه… ملاله به دیدار اوباما و خانواده­ اش رفت. اعلام کرده که از این دیدار مفتخره، ملاله گفته از اوباما به خاطر تلاش­ هایش در راستای صلح سپاسگزاره. در جایی دیگه ذکر کرده اوباما و آمریکا در راستای حمایت از آموزش در افغانستان، پاکستان و در میان پناهندگان سوری تلاش می­کنن.

    ملاله در یکی از  هیلاری کلینتون رو نمادی از قدرت برای زنان سراسر جهان دونسته و در بیان علت این عقیده اضافه می­ کنه هیلاری همیشه می­گه حقوق زنان یعنی حقوق بشر! او  از هیلاری برای انتخابات ریاست جمهوری آمریکا حمایت کرده بود و معتقده هیلاری برای صلح جهانی تلاش می­ کنه.

    عده­ ای از هموطنان در پاکستان او رو ملعبه آمریکا می­ دونن، ملاله متهم به وفاداری غیر عادی و زیاد به غربه.

    مقامات آموزشی پاکستان اعلام کردن تدریس کتاب ملاله در مدارس خصوصی کشورشون ممنوعه، چرا که معتقدن در کتابش احترام کافی برای دین اسلام قائل نیست.

    در مجموع شخصیت ملاله به عنوان یک مبارز انقلابی با تردیدهایی همراهه.

    با این تفاسیر کتاب رو اصلا توصیه نمی­ کنم.

    نکته: این کتاب در چاپ های قبلی، در صفحات ابتدایی، صفحه بسم الله  نداره
  • ۰ پسندیدم
  • ۱ نظر
    • من و دوستام
    • سه شنبه ۲ بهمن ۹۷