نقد رمان بگذار آمین دعایت باشم : بیان زشتی ها در قالب رمانی عاشقانه
بگذار آمین دعایت باشم
شازده کوچولو
(اینترنتی)
دختری بنام آمین که
از جانب پدر، مادر و مرد صیغه ایش مورد ظلم قرار میگیرد. همه ی این ها پولدارند
و مغرور... همه دنبال هوس اند و پول و کلاه سر اطرافیان گذاشتند و این شریکان تجاری
اقوامند. یعنی هر کسی دارد زیر پای قوم و خویش خود را خالی میکند.
سراسر رمان پر است که هوس بازی مردان و زنبارگی هایشان، خیانت مردان به زنانشان، روابط آزاد و البته غم و غصه های زیاد. تنهایی ها، قهرها، دوری کردن ها، فرارهای زیاد و تلخی ها.
عجیب است این همه زشت زندگی کردن، پدری که ظلم میکند و تبعیض قائل می شود. تاجر است و عاشق و فارغ است و تنهاست و مغرور.
مادری که فرزندانش را میگذارد و میرود چون عاشق مرد دیگری شده است.
دختری که قهر می کند
از خانه و می رود.
دختری که به زور توسط پدرش صیغه ی مردی پولدار می شود.
دختری که دخترانگی اش را در اختیار مردی می گذارد، مادری که تنها زندگی می کند ...
رمان، پر است از
زشتی ها...،
چرا انسان ها اینقدر تلاش می کنند که زشتی ها را در قالب رمانی عاشقانه تحریر کنند و با دادن دو سه تا صحنه ی روابط خصوصی، شویِ لباس، آرایش و پول جذابش کنند، این همه نکبت و رنجی که از این زندگی های هوس آلود نصیب انسان می شود زیباست؟
واقعا متأسفم.