دقیقه های خیالی

نقد کتاب های چاپی و اینترنتی

۳۷ مطلب با موضوع «رمان توصیه شده» ثبت شده است

نقد رمان رنج مقدس

نقد رمان رنج مقدس : رنج مقدس داستان یک زندگی است که بر ریلی، آرام آرام تو را از سر زمین ‌ها عبور می‌دهد.

نقد رمان رنج مقدس

نقد رمان رنج مقدس : رنج مقدس داستان یک زندگی است که بر ریلی، آرام آرام تو را از سر زمین ‌ها عبور می‌دهد.


نقد رمان رنج مقدس نوشته ی نرجس شکوریان فرد


رنج مقدس یک رمان نیست یک زندگی است که بر ریلی آرام آرام تو را از سر زمین ‌ها عبور می‌دهد.

در این مسیر همراهانت را به خوبی به تصویر می‌کشد و تو را در وادی زندگی از تنهایی بیرون می‌آورد.

لیلا #شخصیت_اول این رمان نماد دختر باوقار و با محبت ایرانی، که سال هاست جایش در رمان و داستان بلند و فیلم‌های ما خالی بوده. و اگر جامع‌تر بخواهیم بگوییم جای چنین خانواده‌ای در بین رمان های ما خالی بوده است. این سال ها هر چه از زنان ما در محیط خانواده ترسیم می‌شده نمادی از زن نادان، فریبنده بوده،بی‌هویت اما آنچه که در این کتاب لذت‌بخش است نشستن شخصیت‌ها در قالب‌ها و شاخص‌های درست و دل‌نشین است.

شاید باید گفت نویسنده قید تمام بایدهای تمدن و فرهنگ وارداتی  و تعصب و تقیدهای بی پایه‌ی متحجرانه داخلی را زده و (زن و مرد ) را در جایگاه خود نشانده و خانواده‌ای به تصویر کشیده که بی‌نظیر است، اما قطعا دور از دسترس و تنها یک آرزو نیست.

نه گرفتار تقدس زایی شده است و نه گرفتار غرب زدگی‌. هر کدام از شخصیت‌های داستان ممکن‌الخطا هستند و می‌توانند در مسیری که خودشان می‌خواهند بروند و در مسیر زندگیشان نه بن بستی است و نه آزادی بی عکس‌العمل.
 لیلا دختری که نه با جسمش دلربایی می‌کند و نه عقل کل است، بلکه یک جوان است با معضلات خودش.
شیرین و صحرا هم نماینده‌ی گروهی دیگر با افکار و منشی دیگر...
خلاصه که داستان زندگی لیلا هم شیرین است و هم پر رنج اما رنجی مقدس.

#رنج_مقدس
#نرجس_شکوریان_فرد
#عهد_مانا

  • ۰ پسندیدم
  • ۷ نظر
    • من و دوستام
    • دوشنبه ۱۵ آبان ۹۶

    نقد رمان وینسنس و گرگ خندان

    بسم الله الرحمن الرحیم و به نستعین

    وینسنس و گرگ خندان

    نویسنده: بیژن کیا

    این رمان، واقعیتی که چند سال رسانه ­های جهان مخفی کرده ­اند را لو می­ دهد ... جیمز برای آن­ که برای مردم دنیا این معما را حل کند، جان خودش، ماریا، و ... را به خطر می­ اندازد ... معمایی پر کشش و کُشنده...



    نقد رمان وینسن و گرگ خندان : رمان واقعیتی که چند سال رسانه ­های جهان مخفی کرده ­اند را لو می­ دهد!!!

    نقد رمان وینسن و گرگ خندان

    نقد رمان وینسن و گرگ خندان : رمان واقعیتی که چند سال رسانه ­های جهان مخفی کرده ­اند را لو می­ دهد!!!


    آدم کشتن، یکی از کارهای راحتی است که مخصوص یانکی­ ها است. پوشاندن تاریخ هم کار دیگرشان است. کشتی کاشفی که از اروپا راه افتاد و به قول خودشان به قاره­ ی آمریکا رسید و در کتاب­ های تاریخی ما هم به طرز مسخره ­ای آمده است که چه کسی قاره ­ی آمریکا را کشف کرد و ما هم جواب می ­دهیم: کریستف کلمپ در حالی که درست این است که بپرسند که افرادی که پا به قاره ی آمریکا گذاشتند چه کسانی بودند؟ و ما هم جواب بدهیم یک سری قاتل و جانی اروپایی که ساکنان قاره­ ی آمریکا را کشتند، زنانشان را عقیم کردند و سرزمینشان را تصرف کردند و خلق و خوی وحشی آمریکایی را پایه­ گذاری کردند.

    داستان این کتاب، راجع به زن و شوهری است که حق دوستند. پسری که دنبال این است بداند چه شد که ناو آمریکایی، هواپیمایی مسافربری ایرانی را هدف قرار داد و 280 زن و مرد و کودک را کشت. او طی تحقیقاتش به حقیقتی می­ رسد که آمریکایی ­ها با دروغ پوشانده بودنش بعد از تذکرهایی که می ­گیرد و گوش نمی­ دهد می­کشنش. بعد همسرش را که پیگیر می­ شود می­کشند. بعد خبرنگاری که پیگیر شده بود را می­ کشند، بعد پدرش که یکی از بازمانده ­های سرخ­پوست­ ها بوده و پیگیری می­ کند را هم، هم...

    منتهی پدرش زرنگی می­ کند نتیجه تمام تحقیقات را در یک وبلاگ می­ گذارد. برای چند نفر از جمله یک ایرانی به صورت رمانی به نام آدم­خوار می­ فرستد.

    نویسنده تلاش کرده بود تا بتواند سبک و سیاق زندگی و کلام امریکایی را رعایت کند و به صورت ماجرایی معماگونه کار را جلو ببرد. یعنی هم معمای هواپیمایی ایرباس را حل کرده است، هم فکر و روش استکباری و جلادی آمریکایی­ ها را گفته است، هم به جریان سرخ­پوست­ ها پرداخته است.

    بهر حال کتاب جذابی است و اگر چه کمی طولانی، اما خواننده دوست دارد پایانش را بداند...

    یکی از ویژگی­ های بارز شخصیت­ های اول رمان: حق­ طلب بودن و نترسیدن از ظالم است که نتیجه ­ی کارشان رساندن حقیقتی که پوشانده شده بود به جهان است. یکی از ویژگی­ های کلی داستان، نشان دادن خلق و خوی استکباری آمریکایی­ هاست و فضای کنترل شدید رسانه و فضای مجازی در آن­جاست. در بوق و کرنا کردن آزادی، فقط همان آواز دهل است که به قول معروف از دور شنیدن خوش است. اما در بطن آن چیزی جز ترس و کنترل شدید و پوشاندن حقیقت نیست.


    نسل امروز ما باید این کتاب را بخواند.


  • ۰ پسندیدم
  • ۰ نظر
    • من و دوستام
    • دوشنبه ۸ آبان ۹۶

    نقد رمان ادواردو

    نقد رمان ادواردو: رمانی که جواب خیلی از سوال های نوجوان ها را می دهد.

    نقد رمان ادواردو: رمانی که جواب خیلی از سوال های نوجوان ها را می دهد.


    ادواردو را دوست دارم. رمانش را نمی گویم، شخصیت وجودی پسری جوان به نام ادواردو را می گویم. پسر امپراطورِ پولدار ایتالیا سرپرست تیم یونتوس، شاهزاده اروپایی نه به خاطر چهره ی زیبای اروپایی اش، یا قد و قواره زیبا یا ثروتمندی اش که باعث شده بود نخست وزیر ایتالیا برای دیدار با آنها وقت بگیرد؛ بلکه به خاطر آزاد بودنش، رهایی اش از هرچه مثل طوق دور گردن انسان می افتد و اسیرش می کند.

    به خاطر اینکه خودش بود و خودش ماند، تا اینکه کشتنش(بخوانید شهیدش کردند)

     قبلا کتاب هدیه مسیح را درباره ی ادواردو خوانده بودم؛کوتاه و ناقص، دلم می خواست روزی برسد که رمانی مفصل راجع به او ببینم و بالاخره آن روز فرا رسید....

    رمانی که جواب خیلی از سوال های مرا داد و ادواردو را مانند یک قدیس در ذهن من بالا برد. رمانی که تمام اتفاقاتش در ایتالیا افتاده و با مهارت نویسنده از چند لایه و زاویه نگاشته شده که بر جذابیتش افزوده وکشش بالایی برای خواندن در خواننده ایجاد می کند. هر چند نمیدانم چرا نویسنده رمان را رنگ و بوی سیاسی می دهد. چه چیزی را می خواسته در کنار حقیقت جویی ادواردو بگوید حقیقت زیبای این رمان جوانی به نام ادواردو است که از سه هوی و هوس میگذرد.

    1) از فضای باز و مست کننده دین مسیح و یهود می گذرد...

    2) از پول و رفاه می گذرد...

    3) از تهمت و تنهایی و .....می گذرد

    و دست آخر به شهادت می رسد. و قطعا حقیقت این است کسی که از اسلام می گذرد، تا فرزند و وجهه و سرمایه خودش را نگه دارد ملاک حال امروز افراد است. تا خدا که را هدایت کند.

    و چقدر تفاوت است بین ادواردو و شخصیت سیاسی که در این کتاب چندباری از او یاد می شود. 



  • ۲ پسندیدم
  • ۰ نظر
    • من و دوستام
    • جمعه ۵ آبان ۹۶

    نقد رمان وقت بودن

    نقد رمان وقت بودن : بیان یکی ازمعضلات موجود درجامعه مستعضف جنوب کشور.

    نقد رمان وقت بودن

    نقد رمان وقت بودن : بیان یکی ازمعضلات موجود درجامعه مستعضف جنوب کشور.


    داستانی ساده و قابل فهم .

    نویسنده معضل موجود جامعه مستعضف جنوب کشورمان را با دیدی نه منتقدانه که محبانه نگاه کرده است و سعی کرده تا راه حل ارائه بدهد. مشکل رسیدگی نکردن مسئولین به مناطق محروم کشورمان و خرج بودجه های بیت المال در جاهایی که تاسف بار است و دست و پا زدن مردم این مناطق با مشکلاتشان و روی آوردن به راه حل هایی نادرست، نه فقط گناهش بر گردن مسئولین است که نتیجه اش هم خودش یک معضل بزرگ شده و بر دامان جمهوری اسلامی نشسته است.

    نویسنده فراتر از کم کاری ها بیان می کند که یک فرد دلسوز هم می تواند کمک کار باشد و باری را از روی زمین بردارد که یک دولت با حجم عرض و طولی که دارد نتوانسته، چون نخواسته است.

    داستان قاچاق سوخت و مواد است در روستاها و شهرهای جنوب شرقی که عده ای به دلیل فقر مالی و عده ای به دلیل سود هنگفت دست به این کار می زنند.

    سرهنگ نیروی انتظامی سال آخر خدمتش به این مناطق اعزام می شود و با دید روشن و سبک برادرانه، برای رفع بیکاری و رویگردانی از قاچاق، مردم سنی

    نشین روستا را یاری می دهد. از سوی دیگر با قاچاقچیان ماهر منطقه مقابله می کند، هر چند که به دلیل سکوت متعصبانه ی قومی عده ای کاری از پیش نمی

    برند و همچنان شهید روی دستش می ماند و سر آخر برای  نجات  زندگی یکی از همین مردم از پست و مقام و آبرویش می گذرد.

    نویسنده شاید می خواسته الگوی عملی نشان دهد یا راهکاری ارائه دهد یا یادی از نیروهای به نام اما مخلص کرده باشد یا مظلومیت مردم مناطق محروم را نشان دهد ...

     

    خلاصه در همه ی این ها به اندازه یک داستان بلند توفیق داشته است.

     

    در نهایت اینکه رمانی سالم و خوب است ... 


  • ۰ پسندیدم
  • ۰ نظر
    • من و دوستام
    • جمعه ۵ آبان ۹۶

    نقد رمان او سلمان شد(رویای یک دیدار)

    او سلمان شد: مسیر تاریخی انسانی که می خواهد از صفر بگذرد و به بی نهایت برسد

    رمان او سلمان شد(رویای یک دیدار): مسیر تاریخی انسانی که می خواهد از صفر بگذرد و به بی نهایت برسد

    رمان او سلمان شد(رویای یک دیدار) ، سید ناصر هاشم زاده

    سلمان یک فصل بهاری از زندگی انسان هاست. سلمان یک فرد نیست، مسیر تاریخی انسانی است که می خواهد از صفر بگذرد و به بی نهایت برسد و پا در گل زمین نماند. 

    نوجوانی زرتشتی که جایگاه دینی، اقتصادی و سیاسی بالایی در میان زرتشتیان و حکومت دارد، اما فطرت حق طلبش نمی گذارد که به ثروت و لذت بسنده کند. در جوانی از خانه فرار می کند ، تا به هدف خلقت برسد.

    روزبه(سلمان) که دین زرتشت دلش را راضی نمی کند و سوال های فکرش را پاسخ نمی دهد، راهی کلیسا می شود و پیش راهب هایی که حد فاصل بین حضرت عیسی تا آخرین پیامبر هستند شاگردی می کند. از کلیسای این شهر تا کلیسای شهرهای دیگر می رود. تنها و بی خانواده، اما راضی نمی شود. تا اینکه خودش در لباس آخرین وصی به آخرین پیامبر دنیا می رسد و سلمان، محمدی می شود. خستگی ناپذیر، دل سپرده به ندای فطرت و گریزان از راحت طلبی، متفکر و متوجه به اصل خلقت، راهی شهرها و کشور های دیگر می شود.
    او یک حق جوی زرتشتی است که جزو حق طلبان مسیحی و یاران محمد مصطفی(صل الله علیه وآله) می شود و جزو یاران حضرت حجت (ارواحنا له الفداه) در آخرالزمان. (سلمان جزو ۳۱۳ نفر اصحاب حضرت هستند.)

    داستان کتاب کشش خوبی دارد هرچند قلمی که نویسنده انتخاب کرده باعث شده است، ابتدا عده ای به راحتی با کتاب انس پیدا نکنند. هر چند کمی که از داستان می گذرد دلبسته می شوی و حتی چند جایی دلت می خواهد که با تفصیل بیشتری از اصل موضوع مطلع شوی. البته شاید دور بودن فضای تاریخی رمان باعث این خلاصه گویی ها شده باشد.

    به هر حال کتابی ست که افراد درون گرا، دوستان معنوی خوان و اهل فکر، جوانان ی که متفاوت بودن را طالبند و می خواهند یک جوانی پر بار و نتیجه بخش داشته باشند، می توانند این رمان را چندین بار بخوانند که قابل است.

  • ۰ پسندیدم
  • ۱ نظر
    • من و دوستام
    • چهارشنبه ۳ آبان ۹۶

    نقد رمان افعی کشی

    رمان افعی کشی : رمانی برای به تصویر کشیدن فضای سیاه، خیانت بار و کثیف دعانویس ها و مدعیان جادو

    رمان افعی کشی : رمانی برای به تصویر کشیدن فضای سیاه، خیانت بار و کثیف دعانویس ها و مدعیان جادو

    رمان افعی کشی ، نویسنده: مهدی کرد فیروزجایی

    این کتاب، داستان زندگی سست شده مردی به نام فرشید است که خانوادگی قید دین را زده اند و سبک زندگی غربی را برگزیده اند.
    روابط نامشروع، جادو و خرافات، در گیری های خانوادگی آفاتی است که دامن گیرشان می شود.

    فرشید نماد مردانی است که لذت شهوت را بر گزیده اند و چنان در مقابل هوسهای دنیا لنگ انداخته اند که حتی توان اداره یک زندگی سه نفره را با عقل و حساب ندارند . دل و دین را داده اند و دماغ عملی و دستورات ماهواره ای را به جان خریده اند و البته که نه زن می ماند برایشان و نه زندگی . حتی دوستانی از جنس خودشان هم به راحتی سرشان کلاه می گذارند و نادیده شان می گیرند،

     پیربابا دومین شخصیت داستان که مردی است پیچیده در ملافه نازک ظاهر و دروغ .
    به اسم دین، دین و دنیای مردم را بر باد می دهد و کلاف سردر گم زندگی ها را با جادو و جنبل گره کور می زند.
    والبته عوامی که پی دستورات الهی نروند حتما سوار بر خر مراد شیطان اند و از نا کجا آباد سر در خواهند آورد .

      نویسنده می خواهد فضای سیاه، خیانت بار و کثیف دعا نویس ها و مدعیان جادو و اثرات کار آن ها را بیان کند.
    درجامعه امروزما (من به آن سر دنیا کار ندارم) که مردم مسلمان ایرانی باسرعت عجیبی دارند سبک زندگی شان را از روی دست غربی ها کپی برداری می کنند و به جای راه حل های خدا برای زندگی،ازبشر ناتوان طلب راه حل برای مشکلات زندگی شان می کنند، گیرافتادن دردایره خرافه بعید نیست.

    هرچند که نویسنده می توانست این داستان پرکشش را با دید وسیع تر و جامع تر و عمیق تری بنویسد و اطلاعات بیشتری به خواننده بدهد و زوایای پنهانی از این قشر و کارهایشان در اختیار خواننده بگذارد، خواندن این کتاب را به خانواده ها توصیه می کنیم.

    به هرحال



    رمان افعی کشی پرده از جنایتی بر می دارد که دل را مکدر می کند و فکر را مشوش و متاسفانه یکی از حقایقی موجود جامعه ماست که رو به فزونی دارد . مردمانی که رویگردان از تعالیم الهی ، سر گردان در مشکلات، پناهنده به شیاطینی می شوند که جز خدای چیزی در دهان و دستشان نیست .

    پس عبرت بگیرید ای صاحبان فکر …


  • ۰ پسندیدم
  • ۲ نظر
    • من و دوستام
    • سه شنبه ۲ آبان ۹۶

    نقد رمان سه راه سرگردون


    نقد رمان سه راه سرگردون : رمانی با حال و هوایی متفاوت

    نقد رمان سه راه سرگردون

    نقد رمان سه راه سرگردون : رمانی با حال و هوایی متفاوت


    نقد رمان سه راه سرگردون نوشته ی رضا رسولی

    رمانی با حال و هوایی متفاوت

    کیان شخصیت اول داستان، در پوشش تبلیغات و رسانه وارد مناصب مهم دستگاه های دولتی و خصوصی می شود و با نشان دادن توان مندی های خودش جلب اعتماد کرده و مشغول به کار

    می شود. اما او تمام قد آبرو و همت و آسایشش را می گذارد تا از منابع ملی ایران محافظت کند و به همین دلیل با مفسدین بزرگ درگیر می شود. از طرفی کیان در منزلش هم مشکلاتی دارد

    که او را تا حدی بی تاب کرده است که باعث لغزش و اشتباهش در یکی از  این پرونده ها می شود و...

    رمان، داستان پیچیده و پر کششی دارد که متاسفانه با ضعف نوشتاری از جذابیت آن کاسته شده است. گنگی شخصیت،فضاها و کارها خواننده را اذیت می کند.

    پس خواندنت را ادامه میدهی. چرا؟

    البته نویسنده با دست مایه قرار دادن فضای موجود در جامعه  تو را با خود همراه  میکند تا از قضیه ی فساد ها و زدوبند های سیاسی و اقتصادی سر در بیاوری.

    پیام داستان :تا جمهوری اسلامی هست، جهاد واسارت وزجر برای فرزندان انقلاب هست. گاهی در لباس دشمن، گاهی در لباس دوست. فقط مواظب باش که دور نخوری که دشمنت حیله گر

    است. باید بجنگی هر چند که تنها باشی، اسیر شوی،  زندگیت از دست برود ودربه در شوی. دشمن هرجایی که توانسته نفوذ کرده ودارد مثل موریانه پایه ها را از بین میبرد و اگر دیر بجنبی و

    به فکر زار و زندگی خودت باشی انقلاب به دست نامحرمان می افتد. هزار دستان، نامردانه دارند تمام سرمایه هارا بالا می کشند.

    هر چند هستند کسانی که ناموسآ تنها و بی صدا می جنگند و جمهوری اسلامی تا این جوان های مبارز خستگی ناپذیر را دارد، سر پاست.

     ومردم آسوده نباشید که دشمن بیدار است و مشغول خرابکاری .

     

    سه راه سرگردون رمان نیست.دردنامه، رنج نامه، حقیقت نامه است.نیشتری است که واقعیت وضعیت موجود و سایه ی تلخ دشمن نفوذ کرده را به تصویر می کشد. تلفیق دیروز و امروز جامعه

    اسلامی ایران در پوشش زندگی جهادی و بیان سختی ها، مشکلات خاص زندگی های مجاهدانه و تله های شیطان بیرونی و درونی برای رهروان این راه زاویه های خوبی برای خواننده باز کرده

    است که متاسفانه با عدم مهارت نویسنده این زاویه ها تند و خالی از هنر ادامه می یابد و ضربه بدی به پیام داستان میزند. به هر حال امیدواریم این کتاب باز نویسی شود، که جای کار بسیار دارد

    و مفاهیم و مضامین خوب منتقل نشده است.





  • ۰ پسندیدم
  • ۰ نظر
    • من و دوستام
    • سه شنبه ۲ آبان ۹۶

    نقد رمان هندوی شیدا

    هندوی شیدا



    نقد رمان هندوی شیدا : سیر سنت مهربانی خداست در مقابل خلقش

    نقد رمان هندوی شیدا

    نقد رمان هندوی شیدا : سیر سنت مهربانی خداست در مقابل خلقش


    سعید تشکری را هرکارش کنی باز هم نمی تواند رمان ساده بنویسد، ساده هایش هم پر از خط هایی ست که اگر با دقت بخوانی، متوجه شوی که حکمت نوشته؛ داستان صرف نیست، پر از دست نوشته هایی که تراوش عقل است و حرف دل.

    هندوی شیدا سیر سنت مهربانی خداست در مقابل خلقش.که ما انسان ها هستیم سیر فرصت هایی که تهدیدها را نابود می کند و آخرش اگر خودت بخواهی خوشبختی را هدیه ات می کند.

    هندوی شیدا باز کردن سرفصل جدید در زندگی پیر و جوان است که راهشان به ترکستان افتاده و  یا راهی حرم حسین هستند. بهر حال هندویی که زندگی آتشی اش بگذرد قطعا شیدایی می شود که سر از گلستان یار در می آورد.

    پیام اصلی داستان: سیر تحولی انسان از نار به نور است.

    پر از پیام های فرعی دل نشین: اگر بیدار نشوی و خدا خاطرت را بخواهد، بلاهایی دارد که صدایت کند و بیدارت هر کجای زندگی ات که ایستاده ای،رو به حرم امامت که بایستی قبله ات درست است و خدا تو و قبله ات را حتما نجات خواهد داد. دنیا برایت خواب آور نباشد، چون وقتی بیدار می شوی که می بینی آتش اطرافت را گرفته و تو تا به خودت بجنبی سوخته ای.اگر حواست به خودت نباشد،خدایت را گم می کنی و شیطان راهبر و راهنمایت می شود و البته در نامردی شیطان همین بس که وقتی گیر می افتی می گوید: به من چه...

    خلاصه داستان:

    داستان پدری است که در اثر گیر افتادن در کار و  بار دنیا و تجارت، از تربیت خانواده اش غفلت می کند ودر این میان زن خانه خودش آن طور که می خواهد پسر را بزرگ می کند.؛ نتیجه حاجی متدین پولدار می شود زندگی اشرافی و پسری بی خیال و هندو منش.

    دوست دختر پسر به او نارو می زند و او در دزدی از خانه حاجی را می سوزاند و زندانی می شود. حاجی دوزاری اش می افتد که چه کرده در این چند صباح دنیا و...

    حاجی مرد حق است و متواضع در برابر امام. دچار خواب هم که می شود دستش را می گیرد و او را تا خیمه ی خودش می برد.اگر بخواهی خواهان داری.

    بهرحال کتاب آنقدر متفاوت و زیبا هست که بخواهی بخوانیش.


  • ۰ پسندیدم
  • ۰ نظر
    • من و دوستام
    • سه شنبه ۲ آبان ۹۶

    نقد باغ مارشال(3جلدی)



    نقد رمان باغ مارشال : کتابی است که هم داستان دارد، هم پیچ و خم های جذاب وهم تاریخ  و طول زمان .

    نقد رمان باغ مارشال

    نقد رمان باغ مارشال : کتابی است که هم داستان دارد، هم پیچ و خم های جذاب وهم تاریخ و طول زمان .

    نقد رمان باغ مارشال نوشته ی حسن کریم پور

    خسرو جوان برومند و پرسروصدای بختیاری هاست که آنچه دلش می خواهد می کند و کاری به سنت ها و خانواده اش ندارد.

    و این داستان پرماجرایی می شود که در سه جلد خواننده را با خود می کشد.

    بین رمان های معمولی کتابی است که هم داستان دارد، هم پیچ و خم های جذاب دارد، هم تاریخ  و طول زمان دارد و همین رمان را یک سرو گردن بالاتر از دیگر رمان ها می برد.

    انسانی است که مدام در مقابل هوس ها، طوفان ها و شداید زندگی قرار می گیرد و مختار وآزاد باب میلش رفتار می کند.

    رمان فرای اتفاقات اصلی جریان فرهنگی اصیل کشورمان در زندگی شخصی فرد غور می کند و جلو می رود که این یک نقص است. اما بیان زندگی های گوناگون افرادی که همین حالا هم اطراف ما هستند، چشمان خواننده را به روی واقعیات زیادی باز می کند.

    و دیگر این که از عشق و عاشقی معمول رمان ها که کف خیابانی است و خیالات محض، تکرار تکرار تکرار فراتر می رود و پا به عرصه ی زندگی این جوان می گذارد و از عاشقی تا...او را همراه داستان می کشاند.

    برای آن هایی که می خواهند کم کم از قید رمان های معمولی کم یا بی محتوا نجات پیدا کنند اما مانده اند با اعتیادشان چه کنند توصیه می شود.

  • ۰ پسندیدم
  • ۰ نظر
    • من و دوستام
    • سه شنبه ۲ آبان ۹۶

    نقد رمان غنیمت

    نقد رمان غنیمت : این بار جدا شدن دو عشق، طور دیگری رقم می خورد.

    نقد رمان غنیمت

    نقد رمان غنیمت : این بار جدا شدن دو عشق، طور دیگری رقم می خورد.


    نقد رمان غنیمت نوشته ی صادق کرمیار
    غنیمت یک فرصت مغتنمی است تا رمانی در فضای متفاوت بخوانید. این بار جدا شدن دو عشق، طور دیگری رقم می خورد.

    اصلا در این کتاب می شود معنای کوه کندن فرهاد را درک کرد. تا عاشق چه کسی باشی و خودت صاحب چه روح و روانی باشی!
    برای بعضی، شیرین تنها در یک مونث رقم می خورد، یا ناموسی ست که غیرت را در فرد به جایی می رساند که هر چه شیرین و فرهاد است، فدایش می شوند. 

    کتاب، داستان جوانی است که مقابل دیدگانش به ناموسش حمله می کنند. او می ماند و تعدادی از دوستانش که برای نجات او همه ی هستی شان را می گذارند.
    بعد از چند سال که ظاهرا همه چیز تمام شده، دوباره به ناموس دیگری حمله می شود؛
    این بار در جنگ خلیج فارس.
    این داستان یک جنگ است و اتفاقات وحشتناکی که رسانه ها، تنها قسمتی از آن را که خودشان صلاح می دانند، نشان می دهند و هزاران لحظه ی دردناک که در سایه ی آن دیده نمی شود.
    هر چند در سراسر دنیا ، تحلیل های زیاد چه درست و چه نادرست بیان شود.

    در ایران هم که نزدیک ترین کشور به جنگ است، این گفتگو ها جریان دارد.
    بین نسل قدیم و نسل جدید کشورمان؛
    نسل قدیمی که با چشم باز همه ی حقایق را دیده و تجربه کرده است،
    و نسل جدیدی که محکم مقابل چشمانش را گرفته اند تا درست نببیند،
    درست نشنود،
    در نتیجه درست حرکت نکند.

    پروانه و پیمان دانشجو و نماینده ی نسل امروز هستند؛
    پروانه حقیقت بین است و پیمان واقع بین
    و پدرشان که نماینده ی نسل قبل است. 

    پروانه و پیمان در تشخیص حق و باطل با هم اختلاف دارند. در این میان پیدا شدن دریا، خواهر پیمان و پروانه، در میانه جنگ امریکا و عراق، باعث می شود که پیمان با امریکایی ها رو در رو شود و …

    بهرحال این رمان دخترانه، پسرانه را به دوستان توصیه می کنیم.
  • ۰ پسندیدم
  • ۰ نظر
    • من و دوستام
    • دوشنبه ۱ آبان ۹۶