دقیقه های خیالی

نقد کتاب های چاپی و اینترنتی

نقد رمان زنی در جزیره ای گمنامی

زنی در جزیزه ای گمنام

 

زنی در جزیره گمنام : تقدیس خلقت زن در سایه تسیبح الهی

زنی در جزیره گمنام : تقدیس خلقت زن در سایه تسیبح الهی

زنی در جزیره گمنام ، زهرا زواریان

فراتر از تمام فضاسازی ها و جریان های تولیدی ذهن نویسنده باید بگویم این رمانی ست که تقدیس خلقت زن در سایه تسبیح الهی را به تصویر می کشد.

 

خلقتی که از آغازین لحظه پیدایش حضرت حوا مبنایی الهی داشته نه نگاه پست جنسیتی و این مبنا جریان می یابد تا فی الحال که زن ها دارند خودشان را می کشند تا درکسوت مردانه ارج و قربی پیدا کنند شاید!!!

 

..... اهل متافیزیک است و با این رمان مردان بزرگ را در مقابل عفت و پاک دامنی و جایگاه خدایی او به زانو در می آورد و روند خدایی شدن یک انسان (چه زن چه مرد) را هر چند ناقص اما در حاشیه یک "روایت" به تصویر می کشد، و گمشده بشریت که رسیدن به بینهایت توانمندی ست را در دایره عالم خلقت با معادله ها و سنت های الهی به گونه ای نشان می¬دهد که هر خواننده ای امیدوار است که این رمان عین حقیقت باشد.

 

بهر حال فرای از توانمندی ذهنی و قلمی نویسنده رمانی که به گفته خودش 15 سال کشیده تا ظهور پیدا کرده، (ای کاش که مفاهیم ناب را بیشتر از این به صحنه ورق می آورد و بیشتر پردازش می کرد) این حقیقت را خواندن و لذت آن را چشیدن چیزی نیست که ندید گرفته شود. در میان تمام آثار خانم زواریان این اثر درخشندگی ویژه ای دارد.

زنی پری روی که مورد طمع آشنا و غیر است. اما اهل غیرت به ناموس الهی است چون درک درستی از خدای خویش دارد و چنان دچار سختی می شود که هر که جز او بود به کفر می رسید و او که نوه ی پیامبر بنی اسرائیل است با تمام  مردان طماع می جنگد و عفت خود را نگه می دارد هرچند که سرپناه و آبرویش و آرامشش را ازدست می دهد. و خدا او را می پذیرد و اعتلا می دهد چون قدیسه ای که حتی پیامبر زمانش برای شفای قومش به او متوسل می شود و این گونه است زنی در جایگاه خویش معنا پیدا می کند.

 

  • ۰ پسندیدم
  • ۰ نظر
    • من و دوستام
    • شنبه ۱۵ آبان ۹۵

    نقد رمان فریب

    فریب : داستانی واقعی به قلم یک نجات یافته

    فریب : داستانی واقعی به قلم یک نجات یافته

     
     
     

    فریب را بخوانید تا فریب نخورید

     

     

    سیستمی دارند این بهایی ها که فقط و فقط مخصوص خود اسرائیلشان است. و سیستمی داریم ما مسلمان ها که قطعا برای ما نیست و معلوم هم نیست از کدام جهنم دره ای آمده، روال ما بی خیالی و سستی و تنبلی و در نتیجه کم کاری است، هرچند که تمام و کمال به ضرر خودمان تمام شود و هست و نیستمان را به باد بدهد و روال آن ها، جنگیدن به هر قیمتی با هر بهانه ای برای دست پیدا کردن به همه چیز است؛ فریب قطعا یک رمان خیالی نیست.

     

     

    داستان های زیادی است که در شهرهای ما و برای افراد زیادی هم اتفاق افتاده و «فریب» یکی از آن هاست.

     

     

    دختری که نه عقده ای ست نه تحت فشار دین که بگویند از دین زده شده است؛ خانواده ای راحت و آزاد ....جریان های دردناک و سختی که در زندگی این دختر جوان اتفاق می افتد با آزادی کامل و با اختیار خودشان رقم می خورد.

     

     

    قلم داستان روان و ساده است و محتوای خوبی هم دارد و البته دختر زیبای داستان دچار دردسرهای زیادی می شود که نتیجه روندی ست که خودش و خانواده اش دست می گیرند.

     

     

     دست به دست چرخیدن رمان فریب بین دوستان تاییدیه ی جذابیت بالای آن است. وقتی که صفحاتش را ورق می زنید دلتان آرام می گیرد که جای شخیصیت اول داستان نیستید و دائم در فکرید که چگونه پدر و مادر عقل و فکرشان را کنار گذاشتند و با نشانه های خطر زیادی که سر راهشان سبز می شود باز هم ادامه می دهند و با پای خودشان به سمت چاه می روند هر چند که در احوالات مردم اطراف اگر بنگرید پر است از این حماقت ها و بی عقلی ها و البته دردهایی که گاه درمانش امکان پذیر است.

     

     

     

     

     

     

     
  • ۰ پسندیدم
  • ۱ نظر
    • من و دوستام
    • شنبه ۱۵ آبان ۹۵