دقیقه های خیالی

نقد کتاب های چاپی و اینترنتی

نقد رمان امپراطور عشق


کتابی که پایانش آغاز یک زندگی ست...( کتابی کم حجم و دوست داشتنی..)


نقد رمان امپراطور عشق : کتابی که قابلیت جهانی شدن دارد.

نقد رمان امپراطور عشق

نقد رمان امپراطور عشق : کتابی که قابلیت جهانی شدن دارد.


نقد رمان امپراطور عشق نوشته ی بهزاد بهزاد پور


داستانی که قابلیت جهانی شدن دارد. کاش به زبان ­های مختلف ترجمه می شد.

جمله معروف: "اگر دین ندارید آزاده باشید"، مبنای تصویرسازی این داستان بلند است.



در زمان ه­ای که دین اسلام نبوده، بشر در توحش زندگی می­ کرده، ثروت و قدرت حرف اول را می­زده است کسی که خودش با تمام توان جسمی و جوانیش، غلام دیگری بوده، مقابل دختری پری روی و اشراف­زاده؛ قرار می گیرد و جوانمردی به خرج می­دهد.

دختر را به عنوان برده به او می­سپارند. او زشت­ ترین برده­ هاست و دختر که از زیبایی­ترین­ هاست...، اما او، مرد است، جوان است اما فرصت طلب نیست، حرام زاده نیست، آزاده است، اسیر شهوت نیست. چهره ­اش شب است اما خورشید روز مقابلش زانو می­زند...

این کتاب تپش قلبی می­دهد، جوانان باورنکردنی، مخصوصا در زمانه­ ی  ما که جوانان اسیر امیال و هوس شده­ اند، قید دین را زده­ اند اما حسین فاطمه تأکید دارد که اگر دین ندارید آزاده باشید.

معنای آزادگی را می­توانید به چشم ببینید.

  • ۶ پسندیدم
  • ۹ نظر
    • من و دوستام
    • چهارشنبه ۸ آذر ۹۶

    بگذار آمین دعایت باشم

    نقد رمان بگذار آمین دعایت باشم : بیان زشتی­ ها در قالب رمانی عاشقانه

    نقد رمان بگذار آمین دعایت باشم

    نقد رمان بگذار آمین دعایت باشم : بیان زشتی­ ها در قالب رمانی عاشقانه

    بگذار آمین دعایت باشم

    شازده کوچولو

    (اینترنتی)

    دختری بنام آمین که از جانب پدر، مادر و مرد صیغه­ ایش مورد ظلم قرار می­گیرد. همه ­ی این ­ها پولدارند و مغرور... همه دنبال هوس­ اند و پول و کلاه سر اطرافیان گذاشتند و این شریکان تجاری اقوام­ند. یعنی هر کسی دارد زیر پای قوم و خویش خود را خالی می­کند.

    سراسر رمان پر است که هوس­ بازی مردان و زن­بارگی­ هایشان، خیانت مردان به زنان­شان، روابط آزاد و البته غم و غصه­ های زیاد. تنهایی­ ها، قهرها، دوری کردن­ ها، فرارهای زیاد و تلخی­ ها.

    عجیب است این همه زشت زندگی کردن، پدری که ظلم می­کند و تبعیض قائل می ­شود. تاجر است و عاشق و فارغ است و تنهاست و مغرور.

    مادری که فرزندانش را می­گذارد و می­رود چون عاشق مرد دیگری شده است.

    دختری که قهر می­ کند از خانه و می­ رود.

    دختری که به زور توسط پدرش صیغه­ ی مردی پولدار می­ شود.

    دختری که دخترانگی­ اش را در اختیار مردی می­ گذارد، مادری که تنها زندگی می­ کند ...

    رمان، پر است از زشتی ها...،

    چرا انسان­ ها این­قدر تلاش می­ کنند که زشتی­ ها را در قالب رمانی عاشقانه تحریر کنند و با دادن دو سه تا صحنه­ ی روابط خصوصی، شویِ لباس، آرایش و پول جذابش کنند، این همه نکبت و رنجی که از این زندگی­ های هوس­ آلود نصیب انسان می­ شود زیباست؟ 

    واقعا متأسفم.


  • ۶ پسندیدم
  • ۱۳ نظر
    • من و دوستام
    • شنبه ۴ آذر ۹۶

    نقد عشق در برابر عشق

     

    نقد رمان عشق در برابر عشق : القاء فرهنگ سخیف عرب جاهلی به عرب مسلمان

    نقد رمان عشق در برابر عشق

    نقد رمان عشق در برابر عشق : القاء فرهنگ سخیف عرب جاهلی به عرب مسلمان

     

     

    بسم الله الرحمن الرحیم و به نستعین

    عشق در برابر عشق

    امید کوره ­چی

     عشق در برابر عشق کتابی است از نشر کتابستان. شاید اولین انتشاراتی که اولین رمان را راجع به امام حسن (علیه السلام) به رشته تحریر در می­ آورد و این مورد تقدیر است. اما خیلی بعید است که چندین اشتباه تاریخی داستانی شخصیتی در آن دیده شود.

    شروع کتاب جذابیت خوبی دارد اما متحیرم که چرا نویسنده بسیار سعی داشته تا القاء کند عرب 50 سال مسلمان شده و آداب یاد گرفته از اهل بیت در زمان حکومت امیر المؤمنین علی علیه السلام هنوز سوسمار خور، خونخوار و بی­ فرهنگ است و ایران با فرهنگ!!!! چرا می­ خواهد امام حسن علیه السلام را چون شاهزادگان با لباس فاخر، صاحب پول زیاد و سفره­ های ملون معرفی کند.

    تا صفحه­ ی 180 رمان که چندین اشتباه تاریخی و زمانی و القاء فرهنگ سخیف عرب جاهلی به عرب مسلمان ادامه دارد اما بعد از آن را چون دیگر نخواندم قضاوتی نمی­ کنم.

    فقط چند نکته: نویسنده تلاش کرده تا داستانی تولید کند حول آن امام حسن (علیه السلام) را معرفی کند اما تا همان صفحه­ ی 180 بیشتر احادیث را از زبان امام می­ آورد تقریبا نصیحت­ گونه، طوری که انسان تصور می­ کند امام دائما در حال موعظه هستند. فضای کوفه در رمضان فضای پخت غذا و سفر ه­ست، یا نویسنده نتوانسته خوب زمان را بیان کند و یا اینجا غفلتی رخ داده. مردم مسلمان عربستان را به گونه­ ای ترسیم می­ کند که انگار دارد جاهلیت و توحش آن زمان را نشان می­ دهد در حالیکه قطعا نباید این­گونه باشد یعنی بیست و سه سال زحمت پیامبر، حضور امیر المؤمنین و حسنین تأثیر در شناخت نوع خوراکشان هم نداشته است، این روندی عبث آلود است. بهر حال کاش تجدید نظر جدی در متن رمان اتفاق می­ افتاد.

  • ۲ پسندیدم
  • ۵ نظر
    • من و دوستام
    • چهارشنبه ۱ آذر ۹۶

    سیگار شکلاتی

     

    نقد رمان سیگار شکلاتی : رمانی پر از صحنه­ های خیالی و هوس­ آلود !!!

    نقد رمان سیگار شکلاتی : رمانی پر از صحنه­ های خیالی و هوس­ آلود !!!

     

     

    هما پوراصفهانی 

     

    نشر آراسپ

    سیگار، همه جوره ­اش مضر است. چه شکلاتی­ اش، چه ماتیکی­ اش، چه بهمن چه تیر؛ مخصوصا خارجی­ هایش.

     

    هما پوراصفهانی دلیل محبوبیتش بین جوان­ ها و این که ظرف یک­سال کتاب­ هایش تعدد چاپ پیدا می­ کند را تنها و تنها خلق صحنه ­های عاشقانه و پر احساس بین دست­نوشته­ هایش می داند. این کتاب هم مثل همه­ ی آن بقیه­ ی رمان­ هایش همین­ طور است.

    سیگار شکلاتی داستان جوانی که نیروی ویژ­ه­ ی نظامی است و مشهور، که هم جنس باز شده است برای نفوذ در بین گروه­ های انحرافی. در این میان عاشق دختر می­ شود و الی آخر... که همه­ ی هفت­صد صفحه پر است از رابطه­ ها، حس ­ها، برخوردهای عاشقانه، ... یعنی آن چه که نوجوان در این سن بسیار درگیرش است و حریص تجربه­ اش.

    البته ایشان درفضای مجازی به گونه ­ای دیگر رمان را قلم می­زد که با سانسور زیاد و تغییر رابطه ­ها مجوز چاپ گرفته است.

    راستش در کل این هفتصد صفحه هر چقدر هم بگردید نمی­ توانید چیزی که نیاز روح  و فکرتان باشد پیدا کنید.

    جملاتی که ذهن شما را به سمت و سوی بالا دستی ببرد اما تا دلتان بخواهد صحنه­ های خیالی و هوس­ آلود و گاهی گفتگوهای سطح پایین فراوان است.

    می­دانید فرق رمان­های خارجی با رمان­ های فارسی ما چیست؟

    حداقل آن­ ها تفکر و فلسفه­ شان را هم تبیین می­ کنند یعنی خواننده در آخر کار با اندیشه­­ های هر چند نادرست آن ­ها آشنا می­ شود اما رمان­ های اینترنتی داخلی که به چاپ هم می­ رسند تنها انسان را جسم می­ داند و پر از خیال و رویاها و درگیری­ های هوس و شهوت.

    حس بدی به انسان می­ دهد وقتی می­ بیند که متوقف شده است در جسم و دو چشم و مو نگاه­ های هوس آلود یعنی جز این نمی­ شود که بشود.

    پیام اصلی: نیروهای ویژه بچه­­ های خوبی ­اند و برای نفوذ به گروه­ های نفوذی شبیه آن­ها می­ شوند اما باز هم وسط مأموریت دلشان می­ لغزد و همه چیز را به هم می­ ریزند تا به معشوقه­ شان برسند و اینکه بچه­ های نیروی ویژه نظامی قبلا خودشان مورد تجاوز قرار گرفته­ اند و همه­ اش درگیر مشکلات جسمی­ اند و به ناچاری در این وادی افتاده ­اند و خانواده­ های نابسامانی دارند اما باز هم بی­ هوا عاشق می­ شوند و کنترل ندارند وقتی پای عشق­شان که برسد.

    این رمان فضای خانواده­ های ایرانی را که اهل تدینند بسیار نابسامان نشان می ­دهد که انگار همه درگیر رابطه­ های مشروع هم جنس یا جنس مخالف هستند.

     

    توی ذوق می­ زند این قضاوت­ها.

    نمی­دانم ایشان با بیان مفاسد در این رمان دنبال چه می­ گشت. بهر حال جای تأمل داشت.

  • ۴ پسندیدم
  • ۴ نظر
    • من و دوستام
    • دوشنبه ۲۹ آبان ۹۶

    عریان در برابر باد



    نقد رمان عریان در برابر باد : با مضمون کلی دفاع مقدس، اما با درون‌ مایه‌ای عرفانی - سیاسی.

    نقد رمان عریان در برابر باد

    نقد رمان عریان در برابر باد : با مضمون کلی دفاع مقدس، اما با درون‌ مایه‌ای عرفانی – سیاسی.


    نقد رمان عریان در برابر باد

    احمد شاکری
    عریان در برابر باد، داستان بلندی است به نویسندگی احمد شاکری، با مضمون کلی دفاع مقدس، به روایت هم میهنان غیور کُردمان؛ اما با درون‌ مایه‌ای از طرفی عرفانی و از طرفی سیاسی.

     پیام اصلی داستان:

    1) روایتگر دوران پس از دفاع مقدسند که رد آن بر روزگار ماست.
    شهدای تپه برهانی، یوسف (شخصیت محوری داستان) که مدال جانبازی شیمیایی را از آن دوران بر سینه دارد، و ملا ادریس، پدر ابراهیم؛ که سرانجام پسر شهیدش، واسطه هدایت او به صراط مستقیم (ولایت علی بن ابی طالب)می شود.
    2) سیاست
    کتاب، سویی نیز می‌افکند بر سیاست روز و فعالیت‌ها و تبلیغات وهابیت، اینکه با صرف پول‌های هنگفت و زد و بند با بزرگان روستا، در پی تطمیع و جلب مردم به سمت خود و جذب آن‌ها در نیروهای نظامی‌شان (به اسم پرچم اسلام و کمک به برادران مسلمان) هستند.
    وهابیت اگر چه از دل اسلام درآمد، اما در تقابل با تمامی پیکره اسلام قرار می‌گیرد و تنها در اندیشه دنیای خود است و در لجنزار دنیا دست و پا می‌زند.


  • ۳ پسندیدم
  • ۰ نظر
    • من و دوستام
    • دوشنبه ۲۲ آبان ۹۶

    پنجشنبه فیروزه ای


    بسم الله الرحمن الرحیم

    نقد رمان پنجشنبه فیروزه‌ای

    پنجشنبه هم پایان است، هم آغاز شیرین

    داستان پایان جوانی کردن یک جوان و آغاز زندگی یک جوانمرد.

    قهرمان داستان جوانی خوش قد و قامت است که به سبک همه امروزی ها برای خودش دنیایی از عشق و موتور و موسیقی و درس ساخته است؛ که با یک اتفاق و یک حرکتِ جوانمردانه مسیرش تغییر می‌کند.
    نویسنده سعی کرده است در فضای دانشجوییِِ موجود کشور، آرزوها و آسیب های این قشر را با نگاهی واقع گرایانه و دقیق به تصویر بکشد.
    از طرفی وضعیت فرهنگی جامعه هم از نگاه تیز بین خانم عرفانی دور نمانده است و مورد نقد و بررسی مختصری قرار گرفته است.
    پیام اصلی داستان
    نقد رمان پنجشنبه فیروزه ای : بیان داستان یک جوانمرد و پرداختن به آرزوها و آسیب های قشر دانشجو

    ♦️(1)در این کتاب افراد با اختیار و انتخاب های خودشان، مسیر زندگی و آینده شان را رقم می زنند.
    انتخابی که از نوجوانی و جوانی تبلور حرکتی در زندگی افراد پیدا می کند و در طول عمر، خوشبختی و بدبختی فرد را رقم می زند.
    ♦️(2)البته، نویسنده عمده وقت و همت خود را روی زندگی جوانی به نام سلمان می گذارد. او در مسیری حرکت می کند که چندان به خیر نیست.
    اما در جریانی که برایش رقم میخورد در وادی دیگری قدم می گذارد.
             وادی که  او را به اوج می رساند و دیگران را هم با خود همراه می کند.
    پیام فرعی داستان:
    ♦️(3)طی طریق از من تا او، از شر تا خیر، از ظلمت به نور مفهوم عمیق این کتاب است.
    باز کردن زوایای پنهان روحیات، اخلاق فردی شخصیت ها به کتاب جذابیت خاصی داده است.

  • ۱ پسندیدم
  • ۰ نظر
    • من و دوستام
    • يكشنبه ۲۱ آبان ۹۶

    آقای سلیمان می شود من بخوابم




    نقد رمان آقای سلیمان می شود من بخوابم : داستانی از تحول دو جوان و نقدی به وضعیت جامعه

    رمان اقای سلیمان می شود من بخوابم

    نقد رمان آقای سلیمان می شود من بخوابم : داستانی از تحول دو جوان و نقدی به وضعیت جامعه

    نقد رمان آقای سلیمان می شود من بخوابم ، نویسنده سید محمد رضا واحدی
    #آقای_سلیمان_می_شود_من_بخوابم


    کمترین نقش این رمان برای«آقای سلیمان»است.
    نقش های اصلی داستان عبارتند از دختری به نام نغمه که خودش، روحش، حرف هایش، زندگی و تحولات چپکی و راستکی اش محور این رمان هستند و پسری به نام روبیک که ارمنی مذهب است.



    روبیکِ عاشق:
    می نوازد، می نویسد، شعر می گوید و البته سالی یک بار هم زیر دیگ شله زرد اربعین را روشن می کند.
    روبیک آداب دان است.
     یک سال و نیم هجرت می کند تا بفهمد فرق دین مسیح و دین محمد(صل الله علیه و آله وسلم) در چیست.
    جلو می رود و زندگی اش را جلو می کشششششششد تا مسلمان شدن؛ و در این زمان یک سال ونیم نغمه، عقب می کشد تا معترض شدن و قید مسلمان بودن را زدن...
    کلاً کتاب خوبی است.
    برای 16 سال به بالا مقبول می افتد.
    استقبال دانش آموزان و دانشجویان هم خوب بوده که به چاپ هفتم رسیده.
    به هر حال کتاب فرعیات خوبی هم داشت.
    نقد کوتاهی به فضای دانشگاهی و حوزوی داشته است.
    نگاهی به:
    روحیات جوان ها، عناصر خراب کننده ی نفوذی در دانشگاه ها(مثل سامان و اساتید)، عدم پرداخت درست به فرهنگ غنی اسلامی، کم کاری مسئولین تبلیغی مذهبی و ...
    فقط یک تاسف ته دل می ماند:
    ای کاش همان قدر که روبیک ارمنی گشت و گشت تا «حق» و «راست و درست»را پیدا کرد و «مسعود»نام گرفت، جوان های خودمان شبهات را برای اندک مدتی در دفترچه ای پنهان می کردند و می گشتند و می گشتند تا رسیدن به جواب صحیح.
    حداقل برای فهم و عقل و زندگی خودشان که قرار است مدت معلومی (تا مرگ) با آن باشند به درستی بگذرانند.
    🎆در پایان🌈
    این کتاب ارزش دو،سه بارخواندن را دارد...



  • ۲ پسندیدم
  • ۵ نظر
    • من و دوستام
    • جمعه ۱۹ آبان ۹۶

    کمی دیرتر


    نقد رمان کمی دیرتر : یک آسیب شناسی دینی، یک مهم فراموش شده

    نقد رمان کمی دیرتر

    نقد رمان کمی دیرتر : یک آسیب شناسی دینی، یک مهم فراموش شده

    نقد کتاب کمی دیرتر 

    اثری زیبا از سیدمهدی شجاعی 

    شجاعی نویسنده مشهوری است که همه اغلب با کشتی پهلو گرفته و یا کتاب آفتاب در حجاب به جرگه ی خوانندگان مشتاق او می پیوندند.
    کتاب هایی از تاریخ اهل بیت که همراهی با نثر ادبی و هنری باعث می‌شود که لذت تاریخ خوانی در مذاق انسان بنشیند. 
    حتی در داستان کوتاه هم می‌توانید او را صاحب سبک بدانید.
     
    اما رمان های سید، کمی جنجال برانگیز است.
    آن زیبایی قلم و تسلط را در رمان هایش نمی‌توان انتظار داشت.
     
    محتوا محور بودن مشخصه بارز رمان های  اوست.


    1. کمی دیرتر یک آسیب شناسی دینی است.
    2. یکی از دغدغه های اصلی مذهبی ما، یک جریان سنگین که با بی‌توجهی تبدیل به یک اتفاق ساده و دور شده است و ایشان در غالب رمان تلاش می‌کند تا آن را به عنوان یک مهم فراموش شده آسیب شناسی کند.
    3.  شخصیت جوانی که حقیقت جو است و دلش تغییر دنیا را می‌خواهد مواجه می شود با عام و خاصی که ادعا می‌کنند اما حرکت نمی کنند.
    جوان داستان یک یک افراد را به یاری می طلبد و با توجه به جواب هایشان نشان می دهد که بین حرف تا عمل هایشان چقدر فاصله است و این یک روند نامطلوب در زندگی ما از 1183 سال پیش است؛ روندی که ما را به ظهور امام زمان نمی رساند و نتیجه ای جز غربت برای ایشان نمی آورد.
    خواندن کتاب برای بعضی امیدوار کننده و برای عده‌ای سخت است اما خواندنش خالی از لطف نیست...


  • ۰ پسندیدم
  • ۱ نظر
    • من و دوستام
    • چهارشنبه ۱۷ آبان ۹۶

    دشت های سوزان


    نقد کتاب دشت های سوزان : توصیف زیبای خباثت وکیاست انگلیسی ها

    نقد رمان دشتهای سوزان

    نقد کتاب دشت های سوزان : توصیف زیبای خباثت وکیاست انگلیسی ها

    نقد کتاب دشت های سوزان نوشته ی صادق کرمیار

    دشت‌های سوزان


    قلم کتاب واقعا سخت و پیچیده بود.
    این درست!
    ولی به حدی
    1️⃣ خباثت و البته کیاست انگلیسی ها
    2️⃣ بی کفایتی حاکمان منطقه
    3️⃣ نژادپرستی و قبیله پرستی
    4️⃣ جهل عوام الناس

    واز همه مهم تر سکوت علما و فتواهای ناپخته شان در اوایل دخالت ها ی انگلیسی ها در اداره ی حکومت ایران زیبا توصیف کرده بود که بنده متحیر شدم.

    به نظرم اگر بخواین این کتاب رو به جوان ها معرفی کنید
    می توانید بگویید:
    سخت است شنیدن این واقعه که اجدادمان بر روی زمین های نفت خیز می‌خوابیدند ولی بخاطر یک لقمه نون بخور و نمیر می‌رفتند زیر بیرق اجنبی و یا حاکمان فاسق مثل شیخ خزعل برای ماندن بر مسند ریاست و زمام داری امور حاضر بودن مملکت رو دو قطبی کنن  باز هم به نفع اجنبی.
    تاریخ سراسر عبرت است👍
    امیرالمؤمنین می‌فرماید: من به اندازه ای به تاریخ مسلط هستم که انگار در آن زمان ها زندگی کرده ام.

    نظر من به عنوان نقاد این کتاب،الان که این قدر دارند بر طبل دوستی با دشمن می کوبند، خواندن ده باره ی این کتاب توسط دولتمردان خالی از لطف نیست؛ تا بدانند و بدانیم، انگلیس خبیث چه رویه ای دارد
    و هنوز هیییییییچ چیز عوض نشده است.

    یه روز نفتمون رو بردن، صدای شاه ها درنیومد
    فرداش اجدادمون رو کشتن، شاه ها خفه خون گرفتن،
    ☹️بعدش امنیت مردم رو با دست بی کفایت خودشون ازبین بردن، راست راست آدم می‌کشتن...
    حالا بعداز این همه سال، بعد از این همه خون دل خوردن و شهید دادن و ... وقتی تو اوج قدرت نظامی و منطقه ای هستیم
    تمام سرمایه های مردم و مملکت و نظام  رو دوباره به حراج گذاشتن و ماهواره ی عزیزمون رو روانه ی موزه ی عبرت کردن
    این کتاب عین حال و روز الان ایران
    سکوت علما دربرابر قراردادهای ننگین
    اجنبی پرستی
    اختلافات راستی و چپی

    قشنگ زیر سلطه و برنامه هاشونیم،خودمون حالیمون نیس
    والا

  • ۰ پسندیدم
  • ۱ نظر
    • من و دوستام
    • سه شنبه ۱۶ آبان ۹۶

    نقد رمان رنج مقدس

    نقد رمان رنج مقدس : رنج مقدس داستان یک زندگی است که بر ریلی، آرام آرام تو را از سر زمین ‌ها عبور می‌دهد.

    نقد رمان رنج مقدس

    نقد رمان رنج مقدس : رنج مقدس داستان یک زندگی است که بر ریلی، آرام آرام تو را از سر زمین ‌ها عبور می‌دهد.


    نقد رمان رنج مقدس نوشته ی نرجس شکوریان فرد


    رنج مقدس یک رمان نیست یک زندگی است که بر ریلی آرام آرام تو را از سر زمین ‌ها عبور می‌دهد.

    در این مسیر همراهانت را به خوبی به تصویر می‌کشد و تو را در وادی زندگی از تنهایی بیرون می‌آورد.

    لیلا #شخصیت_اول این رمان نماد دختر باوقار و با محبت ایرانی، که سال هاست جایش در رمان و داستان بلند و فیلم‌های ما خالی بوده. و اگر جامع‌تر بخواهیم بگوییم جای چنین خانواده‌ای در بین رمان های ما خالی بوده است. این سال ها هر چه از زنان ما در محیط خانواده ترسیم می‌شده نمادی از زن نادان، فریبنده بوده،بی‌هویت اما آنچه که در این کتاب لذت‌بخش است نشستن شخصیت‌ها در قالب‌ها و شاخص‌های درست و دل‌نشین است.

    شاید باید گفت نویسنده قید تمام بایدهای تمدن و فرهنگ وارداتی  و تعصب و تقیدهای بی پایه‌ی متحجرانه داخلی را زده و (زن و مرد ) را در جایگاه خود نشانده و خانواده‌ای به تصویر کشیده که بی‌نظیر است، اما قطعا دور از دسترس و تنها یک آرزو نیست.

    نه گرفتار تقدس زایی شده است و نه گرفتار غرب زدگی‌. هر کدام از شخصیت‌های داستان ممکن‌الخطا هستند و می‌توانند در مسیری که خودشان می‌خواهند بروند و در مسیر زندگیشان نه بن بستی است و نه آزادی بی عکس‌العمل.
     لیلا دختری که نه با جسمش دلربایی می‌کند و نه عقل کل است، بلکه یک جوان است با معضلات خودش.
    شیرین و صحرا هم نماینده‌ی گروهی دیگر با افکار و منشی دیگر...
    خلاصه که داستان زندگی لیلا هم شیرین است و هم پر رنج اما رنجی مقدس.

    #رنج_مقدس
    #نرجس_شکوریان_فرد
    #عهد_مانا

  • ۰ پسندیدم
  • ۷ نظر
    • من و دوستام
    • دوشنبه ۱۵ آبان ۹۶